resettle

/riˈsetəl//ˌriːˈsetəl/

دوباره مستقر کردن، دوباره جایگزین کردن، دوباره ساکن کردن، دوباره ساکن کردن دوباره قرار گذاشتن

جمله های نمونه

1. Use a light roller to resettle turf laid during autumn and winter.
[ترجمه گوگل]از یک غلتک سبک برای جابجایی چمن های گذاشته شده در پاییز و زمستان استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از یک غلتک روشن برای اسکان مجدد چمن در طول فصل پاییز و زمستان استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Higher-educated immigrants were less likely to resettle in states with high immigrant concentrations, the study found.
[ترجمه گوگل]این مطالعه نشان داد که مهاجران با تحصیلات عالی کمتر احتمال دارد در ایالت هایی با غلظت بالای مهاجران اسکان داده شوند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه یافته است که مهاجران تحصیلکرده احتمال کمتری وجود دارند که در ایالات با غلظت های بالای مهاجر اسکان داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The law requires, for example, a buyer to resettle rental tenants in housing of equivalent size and value.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، قانون، یک خریدار را ملزم می‌کند که مستاجران اجاره‌ای را در خانه‌هایی با اندازه و ارزش معادل اسکان دهد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، این قانون نیازمند خریدار برای اسکان مجدد مستاجران اجاره ای در خانه با اندازه و مقدار معادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Will they any attempt to resettle the victims in this earthquake?
[ترجمه گوگل]آیا تلاشی برای اسکان قربانیان این زلزله خواهند کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها برای اسکان مجدد قربانیان در این زلزله تلاش می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Finally, the Jews were allowed to resettle in England legally by an accidental affair.
[ترجمه گوگل]سرانجام، یهودیان در اثر یک اتفاق تصادفی اجازه یافتند که به طور قانونی در انگلستان اسکان داده شوند
[ترجمه ترگمان]سرانجام، یهودیان اجازه یافتند که قانونی را به صورت قانونی در انگلستان اسکان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The government is taking measures to resettle those laid - off workers.
[ترجمه گوگل]دولت در حال اتخاذ تدابیری برای اسکان مجدد کارگران بیکار شده است
[ترجمه ترگمان]دولت در حال اتخاذ تدابیری برای اسکان مجدد افرادی است که اخراج شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They resettle themselves in Australia.
[ترجمه گوگل]آنها خود را در استرالیا مستقر می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در استرالیا زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The immigrants had to resettle.
[ترجمه گوگل]مهاجران مجبور به اسکان مجدد شدند
[ترجمه ترگمان]مهاجران باید استقرار مجدد داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Because of the disease whole communities have had to leave fertile riverside villages and resettle in more arid areas.
[ترجمه گوگل]به دلیل این بیماری، کل جوامع مجبور به ترک روستاهای حاصلخیز در کنار رودخانه و اسکان مجدد در مناطق خشک تر شده اند
[ترجمه ترگمان]به دلیل این بیماری، جوامع مجبور شده اند روستاهای fertile در کنار رودخانه را ترک کنند و در مناطق خشک بیشتری اسکان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The water left in each jug can be poured together and permitted to resettle.
[ترجمه گوگل]آب باقی مانده در هر کوزه را می توان با هم ریخت و اجازه داد تا دوباره جابجا شود
[ترجمه ترگمان]آب باقیمانده در هر کوزه را می توان به هم ریخت و اجازه اسکان مجدد آن را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nyliok said just as so many people flock to newly independent South Sudan to resettle or to make a quick buck, funding for HIV/AIDS has been slashed in the global economic crisis.
[ترجمه گوگل]نایلیوک گفت درست همانطور که بسیاری از مردم برای اسکان مجدد یا کسب درآمد سریع به سودان جنوبی تازه استقلال یافته سرازیر می شوند، بودجه برای HIV/AIDS نیز در بحران اقتصادی جهانی کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]Nyliok گفت که همین طور که بسیاری از مردم به جنوب سودان تازه استقلال یافته، برای اسکان مجدد و یا ایجاد یک دلار سریع، کمک مالی برای بیماری ایدز \/ اچ آی وی در بحران اقتصادی جهانی اعزام شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. President Bush is wisely standing firm in urging Congress to delay action on Israel's request for $ 10 billion in loan guarantees to resettle Soviet Jews.
[ترجمه گوگل]پرزیدنت بوش عاقلانه در ترغیب کنگره به تأخیر انداختن درخواست اسرائیل برای ضمانت وام 10 میلیارد دلاری برای اسکان مجدد یهودیان شوروی محکم ایستاده است
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور بوش به طور خردمندانه ایستادگی می کند و کنگره را بر آن می دارد تا به درخواست اسرائیل برای اسکان مجدد یهودیان شوروی درخواست ۱۰ میلیارد دلار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Release the reset button and give the router about 10 secs resettle.
[ترجمه گوگل]دکمه ریست را رها کنید و حدود 10 ثانیه به روتر بازنشانی کنید
[ترجمه ترگمان]دکمه راه اندازی مجدد را رها کرده و روتر را در حدود ۱۰ ثانیه نمایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. UNHCR's predecessor, the International Refugee Organization ( IRO ) helped one million Europeans to resettle overseas.
[ترجمه گوگل]سازمان بین المللی پناهندگان (IRO) سلف کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) به یک میلیون اروپایی برای اسکان مجدد در خارج از کشور کمک کرد
[ترجمه ترگمان]پیش از این، سازمان بین المللی پناهندگان (IRO)به یک میلیون اروپایی کمک کرد تا در خارج از کشور مستقر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• settle again, settle anew
if a government or other organization resettles people, or if people resettle, they move to a different place to live because they are no longer able or allowed to stay in the area where they live at the moment.

پیشنهاد کاربران

بپرس