1. He is one of the reservists who will plead not guilty when their cases come up.
[ترجمه گوگل]او یکی از نیروهای ذخیره است که وقتی پرونده آنها مطرح شود، خود را بی گناه می دانند
[ترجمه ترگمان]او یکی از سربازان ذخیره است که هنگامی که پرونده های آن ها مطرح می شود، خود را گناهکار اعلام نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Up to 2000 reservists would be called up in a countrywide security crackdown, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت که تا 2000 نیروی ذخیره در یک سرکوب امنیتی در سراسر کشور فراخوانده خواهند شد
[ترجمه ترگمان]او گفت که نیروهای ذخیره تا سال ۲۰۰۰ در یک عملیات امنیتی در سراسر کشور احضار خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. All reservists had a 60-day window to enroll and those who already had their orders were not precluded from participation.
[ترجمه گوگل]تمام نیروهای ذخیره 60 روز فرصت داشتند تا ثبت نام کنند و کسانی که قبلاً سفارشات خود را داشتند از شرکت منع نشدند
[ترجمه ترگمان]تمام نیروهای ذخیره یک پنجره ۶۰ روزه داشتند تا ثبت نام کنند و کسانی که قبلا دستورها آن ها را اجرا کرده بودند اجازه شرکت در این کار را نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Some are in uniform-soldiers or reservists on weekend passes.
[ترجمه گوگل]برخی در پاس های آخر هفته در یونیفورم سرباز یا ذخیره هستند
[ترجمه ترگمان]برخی در تعطیلات آخر هفته در حال لباس نظامی یا سربازان ذخیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. All reservists had a 60-day window to sign up and there was no prohibition on those who already got their orders.
[ترجمه گوگل]همه نیروهای ذخیره 60 روز فرصت داشتند تا ثبت نام کنند و هیچ منعی برای کسانی که قبلاً سفارشات خود را دریافت کرده بودند وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]تمام نیروهای ذخیره یک پنجره ۶۰ روزه داشتند تا این کار را امضا کنند و هیچ ممنوعیتی برای کسانی که قبلا دستورها آن ها را دریافت نکرده بودند وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The other reservists signed up in mid-November before the December order to mobilize.
[ترجمه گوگل]سایر نیروهای ذخیره در اواسط نوامبر قبل از دستور دسامبر برای بسیج ثبت نام کردند
[ترجمه ترگمان]سربازان ذخیره دیگر در میانه ماه نوامبر قبل از فرمان دسامبر برای بسیج کردن امضا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He uses his skills as a Marine reservist and martial arts expert when patrolling the streets, and has escorted women home at night and broken up fights.
[ترجمه گوگل]او هنگام گشت زنی در خیابان ها از مهارت های خود به عنوان یک نیروی ذخیره دریایی و متخصص هنرهای رزمی استفاده می کند و شب ها زنان را به خانه اسکورت می کند و دعوا را به هم می زند
[ترجمه ترگمان]او از مهارت های خود به عنوان یک متخصص نیروی دریایی و متخصص هنرهای رزمی در هنگام گشت زنی در خیابان ها استفاده می کند و در شب زنان را در خانه همراهی می کند و دعواها را آغاز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But Allingham remained a reservist, and during World War II he was called on to find a solution to the German magnetic mines that were bottling up the English harbor of Harwich, on the Essex coast.
[ترجمه گوگل]اما آلینگهام یک سرباز ذخیره باقی ماند و در طول جنگ جهانی دوم از او خواسته شد تا راه حلی برای معادن مغناطیسی آلمانی که بندر انگلیسی هارویچ در ساحل اسکس را بسته بندی می کردند بیابد
[ترجمه ترگمان]اما Allingham یک سرباز ذخیره ماند، و در طول جنگ جهانی دوم، او را دعوت کردند تا راه حلی برای معادن مغناطیسی آلمان پیدا کند که بندر Harwich را در ساحل اسکس بسته بندی کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Ministry of Defence served call-up papers on 390 army reservists.
[ترجمه گوگل]وزارت دفاع 390 نفر از نیروهای ذخیره ارتش را فراخوان داد
[ترجمه ترگمان]وزارت دفاع در سال ۳۹۰ نیروی ذخیره ارتش را تحویل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Indeed, the examining doctor was a registered medical practitioner - a reservist called up in the course of the Gulf conflict.
[ترجمه گوگل]در واقع، پزشک معاینه کننده یک پزشک ثبت شده بود - یک سرباز ذخیره در جریان درگیری خلیج فارس فراخوانده شد
[ترجمه ترگمان]در واقع، معاینه پزشکی یک پزشک متخصص پزشکی بود - یک سرباز ذخیره در مسیر درگیری خلیج فارس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Will he consider the historical importance of many units, especially in Yorkshire, which have provided reservists for emergencies?
[ترجمه گوگل]آیا او اهمیت تاریخی بسیاری از واحدها به ویژه در یورکشایر را که برای مواقع اضطراری نیروهای ذخیره تهیه کرده اند در نظر خواهد گرفت؟
[ترجمه ترگمان]آیا او اهمیت تاریخی بسیاری از واحدها به ویژه در یورکشایر را در نظر می گیرد که نیروهای ذخیره برای موارد اضطراری فراهم کرده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. What if he or she is gone for more than the five years that Congress mandates employers must hold a job for a mobilized reservist?
[ترجمه گوگل]اگر او بیش از پنج سالی را که کنگره به کارفرمایان موظف می کند که باید برای یک نیروی ذخیره بسیج کار کنند، از بین رفته باشد، چه؟
[ترجمه ترگمان]چه اتفاقی می افتد اگر او به مدت بیش از پنج سال به کار خود ادامه دهد که کنگره حکم می کند کارفرمایان باید برای یک سرباز ذخیره بسیج شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The attacks of September 200 ushered in a new era of reservist involvement, and like many others, I volunteered to deploy to Iraq.
[ترجمه گوگل]حملات سپتامبر 200 آغازگر دوره جدیدی از درگیری نیروهای ذخیره بود و مانند بسیاری دیگر، من داوطلب اعزام به عراق شدم
[ترجمه ترگمان]حملات ۲۰۰ سپتامبر در یک دوره جدید از دخالت سرباز ذخیره شد، و مانند بسیاری دیگر، من داوطلب شدم تا به عراق اعزام شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید