reservedly


از روی احتیاط، محتاطانه، باکتمان مطلب

جمله های نمونه

1. "You had better decide, Charlie, " she said, reservedly .
[ترجمه گوگل]او با احتیاط گفت: بهتر است تصمیم بگیری، چارلی
[ترجمه ترگمان]او گفت: تو بهتر تصمیم گرفتی چارلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But if we speak reservedly and thoughtfully, we want to be farther apart, that all animal heat and moisture may have a chance to evaporate.
[ترجمه گوگل]اما اگر محتاطانه و متفکرانه صحبت کنیم، می‌خواهیم از هم دورتر باشیم، تا تمام گرما و رطوبت حیوانات فرصتی برای تبخیر داشته باشند
[ترجمه ترگمان]اما اگر با احتیاط و تفکر حرف بزنیم، می خواهیم کمی از هم جدا باشیم، که همه گرما و رطوبت حیوانی ممکن است از بخار خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Modern dance, few direct performance come out of emotion, seem China special, always very reservedly at expression_r, let person always in bear, feeling that strong emotion.
[ترجمه گوگل]رقص مدرن، اجرای مستقیم کمی از احساسات بیرون می‌آید، چین خاص به نظر می‌رسد، همیشه در express_r بسیار محتاطانه است، اجازه دهید شخص همیشه در تحمل باشد و آن احساسات قوی را احساس کند
[ترجمه ترگمان]رقص مدرن، کمی عملکرد مستقیم از احساسات ناشی می شود، به نظر چین خاص، همیشه با احتیاط در بیان r، اجازه دهید که فرد همیشه در حال تحمل، احساس قوی و قوی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Most importantly, I would like to say sorry to all the people in Hong Kong, I give my apology sincerely to you all, and reservedly it be, and with my heart.
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، من می خواهم به همه مردم هنگ کنگ متاسفم، من صمیمانه از همه شما عذرخواهی می کنم، با کمال میل و با کمال میل
[ترجمه ترگمان]از همه مهم تر، دلم می خواهد از همه مردم هنگ کنگ معذرت بخواهم، و از صمیم قلب از صمیم قلب از صمیم قلب معذرت می خواهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "Ability with you get married of person certain very happiness. "The man reservedly say to the girl who like already a long time in the very first date.
[ترجمه گوگل]"توانایی با شما ازدواج از شخص خاصی بسیار شادی "مرد با محتاطانه به دختری که دوست دارند در حال حاضر مدت طولانی در اولین قرار ملاقات
[ترجمه ترگمان]\"توانایی با شما ازدواج با فردی کاملا شادی را به همراه دارد\" مرد با احتیاط به دختری که از قبل در اولین قرار ملاقات کرده بود، می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• with restraint, in a reserved manner

پیشنهاد کاربران

بپرس