اسم ( noun )
• (1) تعریف: an exception, limitation, or qualification, or the act of limiting or qualifying one's acceptance, belief, or the like.
• مترادف: doubt, qualm, second thought
• مشابه: suspicion
• مترادف: doubt, qualm, second thought
• مشابه: suspicion
- I have reservations about taking this job since I'll be required to travel a lot.
[ترجمه گوگل] من در مورد انتخاب این شغل رزرو دارم زیرا باید زیاد سفر کنم
[ترجمه ترگمان] من در مورد گرفتن این شغل تردید دارم، چون باید خیلی سفر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من در مورد گرفتن این شغل تردید دارم، چون باید خیلی سفر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I agree to the terms of the contract with one reservation: the work must be completed within a year.
[ترجمه macanii] من با رزرو این قرداد موافقم با این شرایط که باید این کار ظرف یک سال تکمیل شود|
[ترجمه Teta] من با رزو این قرداد موافقم کار باید ظرف یکسال تکمیل شود|
[ترجمه گوگل] من با یک رزرو با شرایط قرارداد موافقت می کنم: کار باید ظرف یک سال تکمیل شود[ترجمه ترگمان] من با شرایط قرارداد با یک شرط موافق هستم: این کار باید ظرف یک سال تکمیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: the act of setting aside or withholding.
- The reservation of this part of the woods as a park was a fortunate thing for the townspeople.
[ترجمه گوگل] رزرو این قسمت از جنگل به عنوان پارک برای مردم شهر اتفاق خوش شانسی بود
[ترجمه ترگمان] جای پارک کردن این قسمت از جنگل جای پارک برای مردم شهر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] جای پارک کردن این قسمت از جنگل جای پارک برای مردم شهر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: (often pl.) arrangements made in advance, usu. to secure travel, overnight lodging, or a table in a restaurant.
• مترادف: booking, prearrangement
• مترادف: booking, prearrangement
- I made reservations for our flights and our hotel.
[ترجمه من] هتل و پروازهایمانرا رزرو کردم|
[ترجمه گوگل] من برای پروازها و هتلمان رزرو کردم[ترجمه ترگمان] رزرو هتل و هتل را رزرو کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Does the restaurant take reservations?
[ترجمه گوگل] آیا رستوران رزرو می کند؟
[ترجمه ترگمان] آیا رستوران ها رزرو می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آیا رستوران ها رزرو می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: an area of land set aside by the U.S. Government for the use of American Indians.
- Ten thousand members of the tribe live on the reservation.
[ترجمه گوگل] ده هزار نفر از اعضای قبیله در رزرواسیون زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان] ده هزار تن از اعضای قبیله روی میز رزرو زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ده هزار تن از اعضای قبیله روی میز رزرو زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید