rescuer

/ˈreˌskjuːər//ˈreskjuːə/

معنی: رهادهنده، مستخلص کننده
معانی دیگر: رهادهنده، مستخلص کننده

جمله های نمونه

1. Rescuers used a special device for finding people trapped in collapsed buildings.
[ترجمه گوگل]امدادگران از دستگاه ویژه ای برای یافتن افراد گرفتار در ساختمان های فروریخته استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]Rescuers از یک وسیله ویژه برای پیدا کردن افرادی استفاده کردند که در ساختمان های خراب شده به دام افتاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Rescuers made heroic efforts to save the crew.
[ترجمه گوگل]امدادگران تلاش قهرمانانه ای برای نجات خدمه انجام دادند
[ترجمه ترگمان]امدادرسانان تلاش های قهرمانانه برای نجات خدمه انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rescuers used props to stop the roof of the tunnel collapsing.
[ترجمه گوگل]امدادگران برای جلوگیری از ریزش سقف تونل از وسایل کمکی استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]Rescuers از لوازم صحنه برای متوقف کردن سقف تونل استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Rescuers worked in relays to save the trapped miners.
[ترجمه گوگل]امدادگران در رله برای نجات معدنچیان گرفتار کار کردند
[ترجمه ترگمان]امدادگران برای نجات معدنچیان به دام افتاده در دستگاه های تقویت کننده کار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Three people died as wreckage blazed, and rescuers fought to release trapped drivers.
[ترجمه گوگل]سه نفر در اثر آتش سوزی لاشه هواپیما جان خود را از دست دادند و امدادگران برای رهاسازی رانندگان گرفتار تلاش کردند
[ترجمه ترگمان]سه نفر در اثر آتش سوزی جان باختند و امدادرسانان برای آزاد کردن رانندگان به دام افتاده مبارزه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rescuers were forced to abandon their search .
[ترجمه گوگل]امدادگران مجبور به توقف جستجو شدند
[ترجمه ترگمان]امدادگران مجبور شدند تا جستجوی خود را رها کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was trapped by his leg, but his rescuers cut him free.
[ترجمه گوگل]او توسط پایش گیر کرده بود، اما امدادگران او را آزاد کردند
[ترجمه ترگمان]او در پای او به دام افتاده بود اما تیم نجات او او را آزاد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The rescuers reached him just in time.
[ترجمه گوگل]امدادگران به موقع به او رسیدند
[ترجمه ترگمان]امدادرسانان درست سر وقت به او رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It took rescuers 90 minutes to reach the trapped men.
[ترجمه گوگل]امدادگران 90 دقیقه طول کشید تا به مردان محبوس رسیدند
[ترجمه ترگمان]تیم نجات را ۹۰ دقیقه طول کشید تا به مردان به دام افتاده برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Two of the rescuers died in a second earthquake.
[ترجمه گوگل]دو نفر از امدادگران در زلزله دوم جان باختند
[ترجمه ترگمان]دو نفر از امدادرسانان در زلزله دوم کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Rescuers pulled the child from the river, and she was given artificial respiration.
[ترجمه گوگل]امدادگران کودک را از رودخانه بیرون کشیدند و به او تنفس مصنوعی دادند
[ترجمه ترگمان]امدادگران کودک را از رودخانه بیرون کشیدند و به او تنفس مصنوعی دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Through the smoke, the rescuers could hear people screaming for help.
[ترجمه گوگل]از میان دود، امدادگران می‌توانستند فریاد مردم را بشنوند و درخواست کمک کنند
[ترجمه ترگمان]امدادرسانان از طریق دود می توانند صدای جیغ مردم برای کمک را بشنوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rescuers were kept in touch through radio links.
[ترجمه گوگل]امدادگران از طریق لینک های رادیویی در تماس بودند
[ترجمه ترگمان]Rescuers از طریق لینک های رادیویی در تماس بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Rescuers had to wade across a river to reach them.
[ترجمه گوگل]امدادگران مجبور شدند برای رسیدن به آنها از رودخانه عبور کنند
[ترجمه ترگمان]Rescuers مجبور بودند از یک رودخانه عبور کنند تا به آن ها برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Rescuers had to scale a 300m cliff to reach the injured climber.
[ترجمه گوگل]امدادگران برای رسیدن به کوهنورد مجروح مجبور شدند از یک صخره 300 متری بالا بروند
[ترجمه ترگمان]Rescuers مجبور بودند از یک صخره ۳۰۰ متری برای رسیدن به یک کوهنورد آسیب دیده استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رها دهنده (اسم)
rescuer

مستخلص کننده (اسم)
rescuer

انگلیسی به انگلیسی

• one who saves a person from danger or harm, one who frees a person from risk
a rescuer is a person who rescues or tries to rescue someone else.

پیشنهاد کاربران

امدادگر. نجاتگر
مثال:
all reached safety and thanked their rescuers
همه سلامت رسیدند و از امدادگرانشان تشکر کردند.
همه سلامت رسیدند و از نجاتگرانشان تشکر کردند.
مُنجی
نجاتگر
امدادگر
نجات دهنده ( نجات دهندگان )

بپرس