rereading

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of reading.

جمله های نمونه

1. Tell me what you read and I'll tell you who you are, is true enough, but I'd know you better if you told me what you reread.
[ترجمه گوگل]به من بگو آنچه می خوانی و من به تو می گویم که چه کسی هستی، به اندازه کافی درست است، اما اگر آنچه را بازخوانی می کنی به من بگوئی بهتر می دانم
[ترجمه ترگمان]به من بگو تو چی خوندی و من به تو می گم که کی هستی و من به تو می گم که تو کی هستی، اما من تو رو بهتر می شناختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. when I reread those first stories I wrote.
[ترجمه گوگل]وقتی اولین داستان هایی که نوشتم را دوباره خواندم
[ترجمه ترگمان]وقتی اولین داستان هایی را که نوشتم را خواندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He sent for a number of books he admired with the idea of re-reading them.
[ترجمه گوگل]او تعدادی از کتاب‌هایی را که تحسین می‌کرد با این فکر فرستاد که دوباره آنها را بخواند
[ترجمه ترگمان]او تعدادی کتاب فرستاد که او از ایده دوباره خواندن آن ها تحسین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As I grow older, I like to reread the classics regularly.
[ترجمه گوگل]با بزرگتر شدن، دوست دارم آثار کلاسیک را مرتباً بازخوانی کنم
[ترجمه ترگمان]وقتی بزرگ تر می شوم، دوست دارم که به طور منظم کلاسیک را مطالعه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The article doesn't bear rereading.
[ترجمه گوگل]مقاله تحمل بازخوانی ندارد
[ترجمه ترگمان]مقاله باز هم خوانی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In general, my advice to parents is to let your children read and reread books at their own comfort level.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، توصیه من به والدین این است که به فرزندانتان اجازه دهند تا در سطح راحتی خودشان کتاب بخوانند و دوباره بخوانند
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، توصیه من به والدین این است که به فرزندان تان اجازه دهند کتاب را در سطح راحتی خودشان بخوانند و بخوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Shortly before he admitted what was happening to him, he re-read the Hippolytus of Euripides.
[ترجمه گوگل]اندکی قبل از اینکه اعتراف کند که چه اتفاقی برایش می‌افتد، هیپولیتوس اوریپید را دوباره خواند
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که او اعتراف کرد که چه اتفاقی برای او می افتد، امیر اوریپید را می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He read the letter over and over again, and with each re-reading the possibility of belief crept closer.
[ترجمه گوگل]او نامه را بارها و بارها خواند و با هر بازخوانی احتمال باور نزدیک‌تر می‌شد
[ترجمه ترگمان]نامه را بارها و بارها خواند، و هر کدام از آن ها احتمال اعتقاد به باور نزدیک تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I remember, that evening, obsessively re-reading the letter by candlelight.
[ترجمه گوگل]یادم می آید، آن شب، نامه را با وسواس در نور شمع دوباره می خواندم
[ترجمه ترگمان]ان شب، یادم می اید که نامه را با نور شمع خوانده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And, last but not least, they might re-read the scores while listening.
[ترجمه گوگل]و در آخر اما نه کم‌اهمیت، ممکن است در حین گوش دادن، نمرات را دوباره بخوانند
[ترجمه ترگمان]و بالاخره، اما حداقل نه، آن ها باید در حالی که گوش می دادند، امتیازات را بخوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His frantic re-reading of Dickens had revealed numerous mentions of grog.
[ترجمه گوگل]بازخوانی دیوانه وار او از دیکنز، اشاره های متعددی از گروگ را آشکار کرده بود
[ترجمه ترگمان]خواندن مجدد frantic دیکنز چند نکته از grog را آشکار کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When Jane finished her book, I asked her to reread it and tell me all about it.
[ترجمه گوگل]وقتی جین کتابش را تمام کرد، از او خواستم آن را دوباره بخواند و همه چیز را به من بگوید
[ترجمه ترگمان]وقتی جین کتابش را تمام کرد، از او خواهش کردم آن را دوباره بخواند و برایم تعریف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He thought he had better reread that part of the book.
[ترجمه گوگل]فکر کرد بهتر است آن قسمت از کتاب را دوباره بخواند
[ترجمه ترگمان]فکر می کرد بهتر است آن قسمت کتاب را دوباره بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Object: To eliminate structural problems without having to reread your document or waste time cutting and pasting paragraphs.
[ترجمه گوگل]هدف: برای از بین بردن مشکلات ساختاری بدون نیاز به بازخوانی سند یا اتلاف وقت برای برش و چسباندن پاراگراف ها
[ترجمه ترگمان]شی: برای از بین بردن مشکلات ساختاری بدون نیاز به خواندن سند تان و یا قطع کردن زمان برای بریدن و pasting
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. And yet, having re-read every word, the main conclusion is unchallengeable.
[ترجمه گوگل]و با این حال، با خواندن مجدد هر کلمه، نتیجه اصلی غیرقابل چالش است
[ترجمه ترگمان]با این همه، پس از خواندن هر کلمه، نتیجه گیری اصلی قابل اعتراض نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس