requital

/rɪˈkwaɪtl̩//rɪˈkwaɪtl̩/

معنی: عقبی، تاوان، ثواب، سزا
معانی دیگر: اجر، پاداش، عوض، پاس

جمله های نمونه

1. in requital of your valuable services
به پاس آن خدمات گرانبهای شما

2. One's due, reward, or punishment; requital.
[ترجمه گوگل]حق، ثواب، یا مجازات قصاص
[ترجمه ترگمان]یک پاداش، پاداش، یا تنبیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He gave her requital of all things else which ye had taken from me.
[ترجمه گوگل]او جزای هر چیز دیگری را که از من گرفته بودید به او داد
[ترجمه ترگمان]تمام چیزهایی را که از من گرفته بودید به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In requital for, I can promise any your requests.
[ترجمه گوگل]در قبال، من می توانم هر درخواست شما را قول بدهم
[ترجمه ترگمان]در requital، من می توانم به شما هر گونه درخواست شما را بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. " He gave her in requital of all things else which ye had taken from me.
[ترجمه گوگل]«او را به سزای هر چیز دیگری که از من گرفته بودید داد
[ترجمه ترگمان]او او را از همه چیزهایی که از من گرفته بودید به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What requital can we make for all his kindness to us?
[ترجمه گوگل]برای این همه لطف او به ما چه تاوانی می توانیم بگیریم؟
[ترجمه ترگمان]چه requital می تواند با همه مهربانی و kindness نسبت به ما داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A full requital of his striving pain.
[ترجمه گوگل]جبران کامل درد و رنج او
[ترجمه ترگمان]دردی که از درد و رنج او سرچشمه می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We received food and lodging in requital for ( or of ) our services.
[ترجمه گوگل]ما غذا و اسکان را به عنوان پاداش (یا) خدمات خود دریافت کردیم
[ترجمه ترگمان]ما برای (یا)خدمات خود غذا و غذا دریافت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عقبی (اسم)
afterworld, armageddon, doomsday, last judgment, judgment day, requital, retribution

تاوان (اسم)
indemnity, fine, requital, compensation, reparation, mulct, penalty

ثواب (اسم)
requital, oblation

سزا (اسم)
requital, retribution, reward, remuneration, punishment

انگلیسی به انگلیسی

• reciprocal act; compensation, repayment; revenge, retaliation

پیشنهاد کاربران

بپرس