reputably


بطور معتبر یا مشهور

جمله های نمونه

1. In addition, look to be led reputably even, under of 98% lead reputably do not touch.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، نگاه کنید به رهبری معتبر حتی، زیر 98٪ سرب معتبر را لمس نکنید
[ترجمه ترگمان]به علاوه، به نظر می رسد که تحت رهبری ۹۸ % سرب، reputably رهبری نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All the products are reliable in property are reputably appraised by customers.
[ترجمه گوگل]تمامی محصولات از نظر اموال قابل اعتماد هستند، توسط مشتریان معتبر ارزیابی می شوند
[ترجمه ترگمان]همه محصولات قابل اعتمادی هستند که توسط مشتریان ارزیابی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is reputably established in the business world.
[ترجمه گوگل]او در دنیای تجارت معتبر است
[ترجمه ترگمان]او در دنیای کسب وکار established شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Allegedly, annunciate is stuck tide is like reputably after going out, get the affirmation of star association.
[ترجمه گوگل]گفته می شود، اعلام گیر جزر و مد است مانند معتبر پس از بیرون رفتن، تایید انجمن ستاره
[ترجمه ترگمان]علی الظاهر، annunciate پس از بیرون رفتن از اینجا مانند reputably است و تایید انجمن ستاره را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In his kindness selfless, commendable actions to party a one after another love oath, ring of hymns, was of social all circles reputably and praise.
[ترجمه گوگل]در مهربانی، اقدامات فداکارانه، ستودنی برای مهمانی یکی پس از دیگری سوگند عاشقانه، حلقه سرودهای اجتماعی، همه محافل معتبر و ستودنی بود
[ترجمه ترگمان]در الطاف او، از خود گذشتگی، اعمال ستودنی برای حزب، پس از سوگند عشق دیگر، حلقه سروده ای مذهبی، از همه محافل سطح اجتماعی و مدح و تمجید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That moment is given off in stationmaster net after coming, get authority immediately reputably.
[ترجمه گوگل]آن لحظه پس از آمدن در شبکه استیشن مستر داده می‌شود، فوراً معتبر باشید
[ترجمه ترگمان]این لحظه در تور stationmaster بعد از آمدن به بازار داده می شود و فورا reputably را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Because this one practice simplified to handle affairs program, rose work efficiency, convenient masses, accordingly, got of the society reputably.
[ترجمه گوگل]از آنجا که این یک عمل ساده برای رسیدگی به امور برنامه، افزایش بهره وری کار، توده های راحت، بر این اساس، از جامعه معتبر است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این روش برای رسیدگی به برنامه امور ساده شده، کارایی کار را افزایش داد، و به همین ترتیب، توده های مناسب از جامعه reputably تشکیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cleaning out what execute on treasure is to be made reputably, merchant also can be in ground of product column freedom to write product specification.
[ترجمه گوگل]با تمیز کردن آنچه اجرا بر روی گنج قرار است با اعتبار ساخته شود، تاجر همچنین می تواند در زمینه آزادی ستون محصول برای نوشتن مشخصات محصول باشد
[ترجمه ترگمان]تمیز کردن آنچه که بر روی گنج اجرا می شود این است که reputably ساخته شود، تاجر هم می تواند در زمینه آزادی ستون محصول برای نوشتن مشخصات محصول باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We hope to become the backup force of good stationmaster, win authority reputably, thank!
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که به نیروی پشتیبان یک استاد خوب تبدیل شویم، با اعتبار معتبر برنده شویم، متشکرم!
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که به نیروی پشتیبان of خوب تبدیل شویم، reputably را برنده شویم، ممنون!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. " time is long, she is much soberer also, she asks, clean out treasure to have now " brush reputably ", allegedly 1000 money can brush an imperial crown, this is very arrogant credit level.
[ترجمه گوگل]"زمان طولانی است، او همچنین بسیار هوشیارتر است، او می‌پرسد، گنج را پاک کنید تا اکنون "مطمئناً برس" داشته باشید، ظاهراً 1000 پول می‌تواند یک تاج سلطنتی را برس بکشد، این سطح اعتباری بسیار متکبرانه است
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" زمان طولانی است، حالش بهتر شده است او از گنج تمیز استفاده می کند تا حالا \"reputably brush\" را پاک کند، گفته می شود ۱۰۰۰ پوند می تواند یک تاج امپراطوری را پر کند، این سطح اعتباری بسیار متکبری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Since appearing on the market in Japan 199 wide because of its outstanding effect suffer reputably .
[ترجمه گوگل]از زمان ظاهر شدن در بازار ژاپن در سال 199، به دلیل تأثیر برجسته آن، به شدت آسیب می بیند
[ترجمه ترگمان]از زمان ظاهر شدن در بازار در ژاپن ۱۹۹ دلیل است که تاثیر برجسته آن reputably است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Through trying area collectivity the staff member works fruitfully a few years, the achievement that help deficient up got the affirmation of various organization and reputably.
[ترجمه گوگل]از طریق مجموعه تلاش در منطقه، کارمندان چند سال به طور پربار کار می کنند، دستاوردی که به کمبود کمک می کند، تأیید سازمان های مختلف و معتبر را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]از طریق یکی از حوزه های تلاش، اعضای پرسنل به طور مفید چند سال کار می کنند، دستاوردی که به کم کردن تایید سازمان و reputably مختلف کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rapp, the German technology philosopher, ethicist was one of the scholars who reputably contributed in exporting the question systematically.
[ترجمه گوگل]رپ، فیلسوف فن‌آوری و اخلاق‌شناس آلمانی، یکی از محققانی بود که به طور قابل اعتمادی در صدور سیستماتیک این پرسش مشارکت داشت
[ترجمه ترگمان]راپ، فیلسوف آلمانی فن آوری، یکی از محققانی بود که reputably در صادرات این سوال به طور سیستماتیک مشارکت داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Products with its remarkable since listing, the effect and perfect service system by the users all over the country love and esteem, won of social all circles reputably!
[ترجمه گوگل]محصولاتی که از زمان فهرست‌بندی قابل توجه خود، تأثیر و سیستم خدمات بی‌نقص توسط کاربران در سراسر کشور مورد علاقه و احترام قرار گرفته است، همه محافل اجتماعی را با اعتبار به ارمغان آورد!
[ترجمه ترگمان]محصولات با توجه به فهرست، تاثیر و سیستم خدمات کامل توسط کاربرانی که در سراسر کشور مورد توجه و توجه قرار گرفته اند، همه محافل اجتماعی را به خود جلب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• honorably, respectably; in a manner worthy of esteem

پیشنهاد کاربران

بپرس