repurposing

پیشنهاد کاربران

ری پِرپِسینگ
🔹 معادل فارسی: بازکاربرد / تغییر کاربری / تخصیص مجدد هدف / استفاده ی مجدد با هدفی نو
1. ( عمومی – کاربردی ) : فرآیند استفاده از یک شیء، محصول یا ایده برای هدفی متفاوت از آنچه در ابتدا طراحی شده بود.
...
[مشاهده متن کامل]

2. ( داروسازی – درمانی ) : استفاده از داروهای موجود برای درمان بیماری هایی غیر از آنچه در ابتدا برایشان طراحی شده بودند ( مثلاً بازکاربرد داروهای ضدافسردگی برای درمان سرطان ) .
🔹 مترادف ها:
Reusing / Recycling / Repositioning / Reprofiling / Reimagining
🔹 مثال های کاربردی:
Repurposing old buildings into art studios revitalized the neighborhood. تغییر کاربری ساختمان های قدیمی به آتلیه های هنری، محله را زنده کرد.
Nature’s coping strategy often involves repurposing biological mechanisms. راهبرد تطبیقی طبیعت اغلب شامل بازکاربرد سازوکارهای زیستی است.
Repurposing technology can lead to unexpected innovation. بازکاربرد فناوری می تونه منجر به نوآوری های غیرمنتظره بشه.

تغییر کاربری