1. Do not, for one repulse, give up the purpose that you resolved to effect.
[ترجمه گوگل]برای یک دفع، هدفی را که برای تحقق آن مصمم بودید، رها نکنید
[ترجمه ترگمان]به خاطر یک دفع، هدفی را که می خواهید به آن عمل کنید تسلیم نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Do not, for one repulse, forgo the purpose that you resolved to effort.
[ترجمه گوگل]برای یک دفع، از هدفی که برای تلاش تصمیم گرفتی چشم پوشی نکن
[ترجمه ترگمان]برای یک دفع، صرف نظر از هدفی که تصمیم به تلاش دارید، صرف نظر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Do not, for one repulse, forgo the purpose that you resolved to effor.
[ترجمه گوگل]برای یک دفع، از هدفی که تصمیم به انجام آن داشتید چشم پوشی نکنید
[ترجمه ترگمان]نه، به خاطر یک نفر دیگر، از هدفی که تصمیم به effor گرفتی صرف نظر کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Do not, for one repulse, forgot the purpose that you resolved to effort.
[ترجمه گوگل]برای یک دفعه، هدفی را که برای تلاش تصمیم گرفتید فراموش نکنید
[ترجمه ترگمان]نه، برای یک repulse، هدفی را که تصمیم گرفته اید فراموش کنید، فراموش نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Do nor for one repulse, for go the purpose that you resolved to effort.
[ترجمه گوگل]نه برای یک دفع، زیرا به هدفی که تصمیم گرفتید به سمت تلاش بروید
[ترجمه ترگمان]کاری را که می خواهید انجام بدهید، انجام بدهید، به خاطر این که تصمیم خود را گرفته بودید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Do not, for one repulse, forgo the purpose that you resolved to effect.
[ترجمه گوگل]برای یک دفع، از هدفی که برای تحقق آن تصمیم گرفته اید چشم پوشی نکنید
[ترجمه ترگمان]برای یک دفع، صرف نظر از هدفی که تصمیم گرفته اید بر روی آن تاثیر بگذارید، صرف نظر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The armed forces were prepared to repulse any attacks.
[ترجمه گوگل]نیروهای مسلح برای دفع هرگونه حمله آماده بودند
[ترجمه ترگمان]نیروهای مسلح برای دفع هر گونه حمله آماده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Her request for a donation met with a repulse.
[ترجمه گوگل]درخواست او برای کمک مالی با مخالفت روبرو شد
[ترجمه ترگمان]درخواست او برای اهدای کمک، با یک دفع (دفع)مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The long repulse, at first restrained and secret, was at last opened.
[ترجمه گوگل]دفع طولانی، در ابتدا مهار و مخفی، در نهایت باز شد
[ترجمه ترگمان]پس از آن پس از مدتی، پس از آن پس از مدتی، پس از آن پس از آن، پس از مدتی باز، باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Do not for one repulse, give up the purpose that you resolved to effect - William Shakespeare.
[ترجمه گوگل]به خاطر یک دفع، از هدفی که تصمیم گرفتی به آن عمل کنی دست نکش - ویلیام شکسپیر
[ترجمه ترگمان]پس از یک دفع، از هدفی که تصمیم گرفته اید اثر شکسپیر را به دست آورید، صرف نظر نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Do not, for one repulse, give up the purpose that you resolved to effeet.
[ترجمه گوگل]برای یک دفع، هدفی را که تصمیم به انجام آن داشتید، رها نکنید
[ترجمه ترگمان]نه، به خاطر یک repulse، منظور شما را رها کنید و تصمیم بگیرید که به effeet برسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Repulse Bay Lang Ping Sha small beach - wide, gentle slope, the water warm.
[ترجمه گوگل]Repulse Bay Lang Ping Sha ساحل کوچک - گسترده، شیب ملایم، آب گرم
[ترجمه ترگمان]Repulse Bay Lang Ping Sha، شیبی ملایم، آرام و آب گرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You are to repulse an attack of terrorist detachments at each level.
[ترجمه گوگل]شما باید حمله گروه های تروریستی را در هر سطح دفع کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید حمله گروهه ای تروریستی را در هر سطح دفع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The enemy met with a repulse.
15. Tactical counter-offensives, such as our repulse of the enemy's "mopping-up" campaigns in southeastern Shansi, are not only possible but absolutely necessary.
[ترجمه گوگل]ضد حمله های تاکتیکی، مانند دفع لشکرکشی های دشمن در جنوب شرقی شانسی، نه تنها ممکن است، بلکه کاملا ضروری است
[ترجمه ترگمان]حملات تاکتیکی تاکتیکی مانند دفع حمله دشمن \"پاک سازی شده دشمن\" در جنوب شرقی شانسی، تنها ممکن نیست اما کاملا ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید