republicanism

/rəˈpəblɪkəˌnɪzəm//rɪˈpʌblɪkənɪzəm/

معنی: جمهوریخواهی
معانی دیگر: جمهوری گرایی، اصول جمهوریت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: adherence to the principles and constitutional forms of republican government.

(2) تعریف: (cap.) the principles, policies, or traditions of the Republican Party of the United States.

جمله های نمونه

1. Moderate Republicanism appeared to strike exactly the right note with the voters .
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که جمهوری خواهی معتدل دقیقاً به نفع رأی دهندگان باشد
[ترجمه ترگمان]جمهوری خواهان میانه رو به نظر رسید که دقیقا یادداشت درست را با رای دهندگان وارد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For Labour to be tagged with republicanism would still lose votes.
[ترجمه گوگل]اگر حزب کارگر با جمهوری خواهی برچسب زده شود، همچنان آراء خود را از دست می دهد
[ترجمه ترگمان]برای اینکه حزب کارگر به جمهوری خواهان برچسب زده شود همچنان آرا را از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As civic republicanism asserts, the individual can exert a meaningful existence within society in the public realm.
[ترجمه گوگل]همانطور که جمهوری خواهی مدنی بیان می کند، فرد می تواند در جامعه در قلمرو عمومی موجودیت معناداری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]همانطور که republicanism مدنی ادعا می کند، فرد می تواند وجود معناداری در جامعه در قلمرو عمومی اعمال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These men exemplify Main Street Republicanism.
[ترجمه گوگل]این مردان نمونه جمهوری خواهی خیابان اصلی هستند
[ترجمه ترگمان]این مردان سمت اصلی در جمهوری خواهان را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Republicanism was a gathering storm at a time when the monarchy seemed an expensive irrelevance to the questions of the day.
[ترجمه گوگل]جمهوری خواهی یک طوفان گردهمایی در زمانی بود که سلطنت به نظر بی ربط گران قیمت به پرسش های روز بود
[ترجمه ترگمان]اینجا یک طوفان گرد آوری بود که سلطنت برای سوالات روز نامناسب به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The region is a bastion of right-wing Republicanism.
[ترجمه گوگل]این منطقه سنگر جمهوری خواهی جناح راست است
[ترجمه ترگمان]این منطقه یکی از سنگرهای جمهوریخواهی در جناح راست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The new Republicanism is a world away from the old pragmatism of the two senators.
[ترجمه گوگل]جمهوری خواهی جدید دنیایی دور از عمل گرایی قدیمی دو سناتور است
[ترجمه ترگمان]جمهوریخواهی جدید یک دنیای دور از عملگرایی جدید دو سناتور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Through the controversies, constitutional monarchy and republicanism formed obvious opposition and the republicanism spread widely.
[ترجمه گوگل]از طریق مناقشات، سلطنت مشروطه و جمهوری خواهی مخالفت آشکاری را شکل دادند و جمهوری خواهی به طور گسترده گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]از طریق مباحثات، سلطنت مشروطه و جمهوری خواهی به طور گسترده مخالفت کردند و جمهوری خواهی به طور گسترده گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Constitutionalism quality was added in republicanism idea.
[ترجمه گوگل]کیفیت مشروطیت در اندیشه جمهوری خواهی افزوده شد
[ترجمه ترگمان]کیفیت constitutionalism در ایده جمهوری خواهی اضافه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Republicanism and patriotism is keynote of his thoughts.
[ترجمه گوگل]جمهوری خواهی و میهن پرستی محور افکار اوست
[ترجمه ترگمان]Republicanism و patriotism اصلی افکارش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The understanding of Roman classical republicanism is the key way to master American constitutional republicanism.
[ترجمه گوگل]درک جمهوری خواهی کلاسیک رومی راه کلیدی برای تسلط بر جمهوری خواهی مشروطه آمریکایی است
[ترجمه ترگمان]درک of کلاسیک روم راه اصلی برای تسلط بر جمهوری خواهی است که در قانون اساسی آمریکا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Here is a stronghold of republicanism.
[ترجمه گوگل]اینجا سنگر جمهوری خواهی است
[ترجمه ترگمان]این یکی از سنگرهای جمهوری خواهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But in the trouble of republican government, republicanism encountered the threat of monarchic thought.
[ترجمه گوگل]اما در تنگنای حکومت جمهوری، جمهوری خواهی با تهدید تفکر سلطنتی مواجه شد
[ترجمه ترگمان]اما در دردسر دولت جمهوریخواه، جمهوری خواهی با تهدید of مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A responsible government is related to republicanism, democracy, constitutionalism, and ruling of rule in value.
[ترجمه گوگل]حکومت مسئول با جمهوری خواهی، دموکراسی، مشروطیت و حاکمیت ارزشی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]دولت مسئول مربوط به جمهوری خواهی، دموکراسی، constitutionalism و حاکمیت قانون در ارزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We can say that her republicanism political view is based on civic culture of positive participation.
[ترجمه گوگل]می‌توان گفت که دیدگاه سیاسی جمهوری‌خواهانه او مبتنی بر فرهنگ مدنی مشارکت مثبت است
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم بگوییم دیدگاه سیاسی her مبتنی بر فرهنگ مدنی مشارکت مثبت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جمهوریخواهی (اسم)
republicanism

انگلیسی به انگلیسی

• government in which citizens elect their representatives; principals of the republican system of government
republicanism is the belief that the best system of government for a country is a republic.
republicanism is also support for the idea that northern ireland should become part of the republic of ireland.
in the united states, republicanism is membership of the republican party in the united states.

پیشنهاد کاربران

بپرس