republican

/riˈpəbləkən//rɪˈpʌblɪkən/

معنی: اجتماعی، جمهوری، گروهی، جمهوری خواه
معانی دیگر: وابسته به نظام جمهوری، (r - آمریکا) حزب جمهوریخواه، عضو حزب جمهوریخواه، جمهوری گرای، جمهوریخواهانه، جمهوری گرایانه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having the nature or characteristics of a republic.

(2) تعریف: (cap.) relating to the Republican Party of the United States.
اسم ( noun )
(1) تعریف: one who favors a republican form of government.

(2) تعریف: (cap.) one who is a member of the Republican Party of the United States.

جمله های نمونه

1. a republican system of government
نظام حکومت جمهوری

2. a strong republican
جمهوریخواه پروپا قرص

3. the president vetoed the republican bill
رئیس جمهور لایحه ی جمهوری خواهان را وتو کرد.

4. she split her vote, choosing a democratic senator and a republican governor
او رای خود را تقسیم کرد و یک سناتور دموکرات و فرماندار جمهوریخواه انتخاب کرد.

5. Some families have been republican for generations.
[ترجمه گوگل]برخی از خانواده ها برای نسل ها جمهوری خواه بوده اند
[ترجمه ترگمان]برخی از خانواده ها برای نسل ها جمهوری خواه بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Who will get the Republican nomination for president?
[ترجمه گوگل]چه کسی نامزد جمهوری خواهان برای ریاست جمهوری خواهد شد؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی نامزد انتخابات ریاست جمهوری خواهد شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Preliminary results show the Republican party with 11 percent of the vote.
[ترجمه گوگل]نتایج اولیه نشان می دهد که حزب جمهوری خواه 11 درصد آرا را به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]نتایج اولیه نشان می دهند که حزب جمهوری خواه ۱۱ درصد آرا را به خود اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The area is a Republican stronghold.
[ترجمه گوگل]این منطقه پایگاه جمهوری خواهان است
[ترجمه ترگمان]این ناحیه مقر حزب جمهوری خواه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Although the curtain has now fallen on the Republican era, many of its values still remain.
[ترجمه گوگل]اگرچه اکنون پرده بر دوران جمهوری خواهان افتاده است، بسیاری از ارزش های آن هنوز باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]با اینکه پرده اکنون در دوران جمهوری خواهان سقوط کرده است، بسیاری از ارزش های آن هنوز باقی مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Republican candidate stands a good chance of getting in.
[ترجمه گوگل]نامزد جمهوری خواه شانس خوبی برای ورود دارد
[ترجمه ترگمان]کاندیدای جمهوریخواه شانس خوبی برای وارد شدن به آن را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was a fall in support for the Republican party at the last election.
[ترجمه گوگل]در انتخابات گذشته، حمایت از حزب جمهوری خواه کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]در آخرین انتخابات در حمایت حزب جمهوری خواه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He plans to remain on the Republican ticket for the November election.
[ترجمه گوگل]او قصد دارد در بلیت جمهوری خواهان برای انتخابات نوامبر باقی بماند
[ترجمه ترگمان]او قصد دارد برای انتخابات نوامبر در جمهوری خواهان باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At heart he is a republican.
[ترجمه گوگل]در قلب او یک جمهوری خواه است
[ترجمه ترگمان]در قلب او جمهوری خواه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His report was scathing about Loyalist and Republican terror groups.
[ترجمه گوگل]گزارش او در مورد گروه های تروریستی وفادار و جمهوری خواه تند بود
[ترجمه ترگمان]گزارش او در مورد Loyalist و گروه های تروریستی جمهوری خواه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اجتماعی (صفت)
collective, social, ecclesiastic, public, civic, republican, social-minded

جمهوری (صفت)
republican

گروهی (صفت)
republican, gregarious

جمهوری خواه (صفت)
republican

انگلیسی به انگلیسی

• supporter of a republican system of government, one who favors a government in which citizens elect their representatives
pertaining to the characteristics of a republic; supporting a republican form of government, favoring a government in which citizens elect their representatives
in the united states, a republican is a person who belongs to or supports the republican party.
a republican is also a person who believes that northern ireland should not be ruled by britain but should become part of the republic of ireland.

پیشنهاد کاربران

جمهوری خواه
مثال: He is a member of the Republican Party.
او عضو حزب جمهوری خواه است.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
جمهوری خواه
جمهوریت

بپرس