reprovingly


سرزنش کنان

جمله های نمونه

1. "I'm trying to sleep," he lied, speaking reprovingly.
[ترجمه گوگل]او به دروغ گفت: "سعی می کنم بخوابم "
[ترجمه ترگمان]او به دروغ گفت: من دارم سعی می کنم بخوابم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. 'You're late,' she said reprovingly.
[ترجمه گوگل]او با سرزنش گفت: دیر آمدی
[ترجمه ترگمان]با لحنی سرزنش آمیز گفت: دیر کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rabindranath Tagore had reprovingly warned him that the fire that consumed foreign clothing might also inflame minds, and Gandhi was afraid.
[ترجمه گوگل]رابیندرانات تاگور به طرز سرزنش آمیزی به او هشدار داده بود که آتشی که لباس های خارجی را می بلعد ممکن است ذهن ها را نیز ملتهب کند و گاندی می ترسید
[ترجمه ترگمان]Rabindranath Tagore به او هشدار داده بود که آتشی که لباس های خارجی را مصرف می کند ممکن است آتش ذهن را شعله ور کند و گاندی ترسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I shook my head reprovingly, and then she blushed and whispered.
[ترجمه گوگل]سرم را به نشانه سرزنش تکان دادم و او سرخ شد و زمزمه کرد
[ترجمه ترگمان]با ناراحتی سرم را تکان دادم، و بعد سرخ شد و زیر لب گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Norwegian Anna, always dignified, looked at her reprovingly.
[ترجمه گوگل]آنا نروژی که همیشه با وقار بود، با سرزنش به او نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]آنا نروژی همیشه با وقار به او نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He pointed his forefinger at me reprovingly.
[ترجمه گوگل]با سرزنش انگشت اشاره اش را به سمت من گرفت
[ترجمه ترگمان]و انگشت سبابه اش را به طرف من نشانه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She spoke to him reprovingly.
[ترجمه گوگل]با سرزنش با او صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]او با لحنی سرزنش آمیز با او حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If he had a weakness, it was for thinking that all his life he had taken medicine boldly, and so now, when Michael dodged the spoon in Nana's mouth, he had said reprovingly, "Be a man, Michael. "
[ترجمه گوگل]اگر نقطه ضعفی داشت به این دلیل بود که فکر می کرد تمام عمرش با جسارت دارو مصرف کرده است و حالا که مایکل قاشق را در دهان نانا جاخالی داد، با سرزنش گفت: "مرد باش مایکل "
[ترجمه ترگمان]اگر او دارای ضعف بود، به این خاطر بود که در تمام عمرش با شجاعت پزشکی گرفته بود، و اکنون، هنگامی که مایکل قاشق را در دهان نانا کشید، او سرزنش کنان گفت: \"یک مرد، مایکل\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Though on "Lost, " villainy is such a constantly morphing idea that at some point it might be a hotel chain that we begin to regard most reprovingly .
[ترجمه گوگل]اگرچه در «گمشده»، شرارت چنان ایده‌ای است که دائماً شکل می‌گیرد که ممکن است در برخی مواقع این یک هتل زنجیره‌ای باشد که ما شروع به سرزنش‌ترین آن‌ها می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر چه در \"گمشدگان\"، \"رذالت\" چنین ایده morphing است که در برخی موارد ممکن است یک زنجیره هتل باشد که ما با توجه به most آن را مورد توجه قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an accusatory manner; in the manner of admonishing; in a condemnatory manner

پیشنهاد کاربران

لحن سرزنش آمیز یا ملامتگر.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : reprove
اسم ( noun ) : reproof
صفت ( adjective ) : reproving
قید ( adverb ) : reprovingly

بپرس