reprover

جمله های نمونه

1. Yes, indeed,' responded her reprover.
[ترجمه گوگل]آری، در واقع، سرزنش او پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]بله، او پسر دایی شماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Shall a reprover contend with the Almighty? He who reproves God, let him answer it.
[ترجمه گوگل]آیا توبیخ کننده با خدای متعال مبارزه می کند؟ هر که خدا را سرزنش کند، جوابش را بدهد
[ترجمه ترگمان]آیا پسر دایی شماست که با خدای متعال معامله می کند؟ او که خدا را از دست داده است به او اجازه بده که جوابش را بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And I will make thy tongue cleave to the roof of thy mouth, that thou shalt be dumb, and shalt not be to them a reprover: for they are a rebellious house.
[ترجمه گوگل]و زبانت را به سقف دهانت می‌چسبانم تا لال شوی و برای آنها سرزنش نخواهی بود، زیرا آنها خانه سرکشی هستند
[ترجمه ترگمان]و من مجبور خواهم شد که دهانت را تا سقف دهان تو باز کنم که تو احمق خواهی شد، چون خانه reprover است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. an earring of gold, and an ornament of fine gold, [so is] a wise reprover upon an obedient ear.
[ترجمه گوگل]گوشواره ای از طلا و زینتی از طلای نفیس است
[ترجمه ترگمان]یک گوشواره طلا، و یک زینت طلای نازک، یک reprover خردمند بر گوش فرمان بردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As an earring of gold, and an ornament of fine gold, so is a wise reprover upon an obedient ear.
[ترجمه گوگل]مانند گوشواره ای از طلا و زینتی از طلای مرغوب، سرزنش کننده حکیم بر گوش مطیع نیز چنین است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک گوشواره طلا و یک زینت طلای نازک، یک reprover خردمند بر گوش فرمان بردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Herod, swayed by Herodias, did not allow the unwelcome reprover to go unpunished: he "sent and apprehended John and bound him in prison".
[ترجمه گوگل]هیرودیس، تحت تأثیر هیرودیا، اجازه نداد که سرزنش کننده ناخواسته بدون مجازات بماند: او "یوحنا را فرستاد و دستگیر کرد و او را در زندان بست"
[ترجمه ترگمان]Herod که تحت تاثیر Herodias قرار گرفته بود اجازه نداد که the ناخواسته از مجازات فرار کنند: او \"جان\" را فرستاده و دستگیر کرده و زندانی کرده بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• admonisher, one who scolds; one who censures, one who condemns; one who blames, accuser

پیشنهاد کاربران

بپرس