reprocess

جمله های نمونه

1. The plant's main function has been to reprocess uranium.
[ترجمه Kr] وظیفه اصلی این کارخانه غنی سازی اورانیوم است
|
[ترجمه گوگل]وظیفه اصلی این نیروگاه بازفرآوری اورانیوم بوده است
[ترجمه ترگمان]وظیفه اصلی این کارخانه استخراج اورانیوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The plant will initially reprocess irradiated fuels from the country's five existing nuclear power plants.
[ترجمه گوگل]این نیروگاه در ابتدا سوخت های پرتودهی شده از پنج نیروگاه هسته ای موجود در کشور را بازفرآوری خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این کارخانه در ابتدا سوخت های تجدید شده از پنج نیروگاه هسته ای موجود کشور را نابود خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The United Kingdom does not reprocess nuclear waste; we do not even import nuclear waste.
[ترجمه گوگل]بریتانیا زباله های هسته ای را بازفرآوری نمی کند ما حتی زباله های هسته ای وارد نمی کنیم
[ترجمه ترگمان]بریتانیا زباله های هسته ای را reprocess نمی کند؛ ما حتی زباله هسته ای را وارد نمی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If you have to pay to reprocess the plutonium from spent fuel, though, it does not.
[ترجمه گوگل]اگر برای بازفرآوری پلوتونیوم از سوخت مصرف شده مجبور به پرداخت هزینه باشید، اینطور نیست
[ترجمه ترگمان]اگر شما باید بهای سوخت پلوتونیوم را از سوخت مصرف شده پرداخت کنید، اما این کار را نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To reprocess outdated stocks of plasma produced in World War II.
[ترجمه گوگل]برای بازفرآوری ذخایر منسوخ شده پلاسمای تولید شده در جنگ جهانی دوم
[ترجمه ترگمان]برای reprocess سهام قدیمی پلاسما که در جنگ جهانی دوم تولید شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We intend to reprocess several seismic profiles running across this out-of-sequence thrust in the hope to reveal changes in structural style of the fault as it evolves from aseismic to seismogenic.
[ترجمه گوگل]ما قصد داریم چندین پروفیل لرزه‌ای را که در سراسر این رانش خارج از توالی اجرا می‌شوند، دوباره پردازش کنیم، به این امید که تغییراتی را در سبک ساختاری گسل که از لرزه‌خیز به لرزه‌زا تبدیل می‌شود، آشکار کنیم
[ترجمه ترگمان]ما قصد داریم تا چندین پروفیل لرزه ای را که در امتداد این خط خارج از توالی در حال اجرا هستند را بررسی کنیم تا تغییرات در سبک ساختاری عیب را نشان دهیم، چرا که از aseismic تا seismogenic تکامل می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Newer GPUs can reprocess the scene multiple times to approximate indirect lighting.
[ترجمه گوگل]پردازنده‌های گرافیکی جدیدتر می‌توانند صحنه را چندین بار برای تقریبی نور غیرمستقیم پردازش کنند
[ترجمه ترگمان]gpus جدیدتر می توانند چندین بار صحنه را با نور غیر مستقیم تقریبی تنظیم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The technique of reprocess shaping of solid fuel is applied in production widely. The design of special type bolt on pressing shaping machine is the key technique.
[ترجمه گوگل]تکنیک شکل دهی مجدد سوخت جامد به طور گسترده در تولید به کار می رود طراحی پیچ و مهره نوع خاص روی دستگاه پرس شکل دهنده تکنیک کلیدی است
[ترجمه ترگمان]روش شکل دادن سوخت جامد در تولید به طور گسترده اعمال می شود طراحی نوع خاص در شکل دادن فشار به ماشین، تکنیک اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. India will be able to reprocess U. S. -originated nuclear material under International Atomic Energy Agency (IAEA) safeguards.
[ترجمه گوگل]هند می تواند مواد هسته ای منشأ آمریکا را تحت پادمان های آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) بازفرآوری کند
[ترجمه ترگمان]هند قادر خواهد بود U را reprocess کند اس که از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA)، مواد هسته ای نشات گرفته از آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA)سرچشمه می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. However, the number of skips provided is low and there is little incentive for consumers or manufacturers to collect and reprocess.
[ترجمه گوگل]با این حال، تعداد پرش های ارائه شده کم است و انگیزه کمی برای مصرف کنندگان یا تولیدکنندگان برای جمع آوری و پردازش مجدد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، تعداد of ارائه شده کم است و انگیزه کمی برای مصرف کنندگان یا تولید کنندگان برای جمع آوری و reprocess وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For example, we induce anxiety in our panic patients so that they can then reprocess their cognitions with the minimal induced panic that they feel during the sessions.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ما در بیماران هراس خود اضطراب ایجاد می کنیم تا آنها بتوانند شناخت خود را با حداقل هراس القا شده ای که در طول جلسات احساس می کنند، دوباره پردازش کنند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، ما اضطراب را در بیماران وحشت زده خود ایجاد می کنیم تا آن ها بتوانند با کم ترین وحشتی که در طول جلسات احساس می کنند، cognitions خود را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The pact would guarantee unhindered supply of uranium for Indian reactors and the right to reprocess spent fuel, PTI quoted unnamed officials as saying.
[ترجمه گوگل]PTI به نقل از مقامات ناشناس گفته است که این پیمان تضمین می کند که تامین اورانیوم بدون مانع برای راکتورهای هند و حق بازفرآوری سوخت مصرف شده باشد
[ترجمه ترگمان]تحریک انصاف پاکستان به نقل از مقاماتی که نامشان ذکر نشده است، نقل کرد که این قرارداد تامین بلامانع اورانیوم برای رآکتورهای هندی را تضمین خواهد کرد و حق to سوخت مصرف شده را تضمین خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However, some countries may be wary of depending on foreign powers for their energy and might want to make and reprocess their own fuel.
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی از کشورها ممکن است از وابستگی به قدرت های خارجی برای انرژی خود محتاط باشند و ممکن است بخواهند سوخت خود را بسازند و دوباره فرآوری کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخی از کشورها ممکن است نسبت به قدرت های خارجی برای انرژی خود محتاط باشند و ممکن است بخواهند سوخت خود را بسازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Last year, North Korea began to dismantle that complex, where it runs a nuclear reactor and reprocess fuel rods to recover plutonium, but it vowed in June to restart production there.
[ترجمه گوگل]سال گذشته، کره شمالی شروع به برچیدن این مجتمع کرد، جایی که یک رآکتور هسته‌ای را راه‌اندازی می‌کند و میله‌های سوخت را برای بازیابی پلوتونیوم بازفرآوری می‌کند، اما در ژوئن متعهد شد که تولید را در آنجا از سر بگیرد
[ترجمه ترگمان]سال گذشته کره شمالی شروع به برچیدن آن مجموعه کرد که در آن یک رآکتور هسته ای و میله های سوخت reprocess برای بازیافت پلوتونیوم به وجود آمد، اما در ماه ژوئن قول داد که تولید را مجددا آغاز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Two-thirds of China's exports, for example, are made by foreign companies who essentially reprocess imports of semi-manufactured goods that are then shipped to Europe and the US.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، دو سوم صادرات چین توسط شرکت های خارجی انجام می شود که اساسا واردات کالاهای نیمه ساخته را که سپس به اروپا و ایالات متحده ارسال می شود، بازفرآوری می کنند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، دو سوم از صادرات چین توسط شرکت های خارجی ساخته شده است که اساسا واردات کالاهای نیمه ساخته شده را دارند که سپس به اروپا و آمریکا ارسال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• process again, subject to an additional process
to reprocess a material or substance that has already been used, especially one that is toxic, means to treat it in order to make it safe, or so that it can be used again.

پیشنهاد کاربران

بازفراوری ( در مورد مواد )
بازفرایند ( در حوزه های کیفی و تولید )
فرایند مجدد
بازیابی کردن
بازیافت recycle

بپرس