repro


مخفف: repro proof) reproduction proof هم می نویسند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: repros
• : تعریف: see reproduction proof.

پیشنهاد کاربران

دستگاه زادآوری ، دستگاه تناسلی
کپی
Informal, reproduction or copy of something
He had repros of all the writings.

بپرس