reprint

/riˈprɪnt//ˌriːˈprɪnt/

معنی: چاپ تازه، چاپ جدید، دو بار چاپ کردن، مجددا بطبع رساندن
معانی دیگر: تجدید چاپ کردن یا شدن، چاپ مجدد، بازچاپ، رجوع شود به: offprint، کتاب (یا مقاله و غیره) تجدید چاپ شده

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: reprints, reprinting, reprinted
• : تعریف: to make another print or printing of; print again.

- This article has been reprinted in several publications.
[ترجمه گوگل] این مقاله در چندین نشریه تجدید چاپ شده است
[ترجمه ترگمان] این مقاله در چندین مقاله به چاپ رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: reprinter (n.)
(1) تعریف: a printing subsequent to the original one, as of a book or stamp.

- The novel didn't sell well initially, but as its popularity grew, the publisher decided on a reprint.
[ترجمه گوگل] این رمان در ابتدا فروش خوبی نداشت، اما با افزایش محبوبیت آن، ناشر تصمیم به چاپ مجدد گرفت
[ترجمه ترگمان] رمان ابتدا خوب فروش نرفت، اما با رشد محبوبیت ناشر، ناشر تصمیم گرفت که دوباره چاپ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a copy of something produced after the original printing, either identical to or excerpted from its original form.

- This is a reprint of a pamphlet that was published in 1860.
[ترجمه گوگل] این کتاب تجدید چاپ جزوه ای است که در سال 1860 منتشر شد
[ترجمه ترگمان] این یک تجدید چاپ یک جزوه است که در سال ۱۸۶۰ منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The work is into its third reprint.
[ترجمه گوگل]این اثر در حال چاپ سوم است
[ترجمه ترگمان]این اثر در جایگاه سوم قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is forbidden to reprint any article from this magazine without special permission.
[ترجمه گوگل]چاپ مجدد هرگونه مقاله از این مجله بدون مجوز خاص ممنوع است
[ترجمه ترگمان]ممنوع کردن هر گونه مقاله از این مجله بدون اجازه ویژه ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Demand picked up and a reprint was required last November.
[ترجمه گوگل]تقاضا افزایش یافت و تجدید چاپ در نوامبر گذشته مورد نیاز بود
[ترجمه ترگمان]تقاضا برای ماه نوامبر گذشته مورد نیاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The reprint checks with the original.
[ترجمه گوگل]چاپ مجدد با اصل بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]چاپ قبلی با نسخه اصلی چک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The book is into its fifth reprint.
[ترجمه گوگل]این کتاب در حال چاپ پنجم است
[ترجمه ترگمان]این کتاب در پنجمین تجدید چاپ آن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The menu includes a reprint of a Damon Runyon column.
[ترجمه گوگل]منو شامل چاپ مجدد ستون دیمون رانیون است
[ترجمه ترگمان]این منو شامل تجدید چاپ ستون دامون Runyon می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was too late to reprint the ballots, so the Machine organized a write-in campaign for Daley.
[ترجمه گوگل]برای چاپ مجدد برگه های رای خیلی دیر شده بود، بنابراین ماشین یک کمپین نوشتن برای دیلی ترتیب داد
[ترجمه ترگمان]برای تجدید چاپ برگه های رای خیلی دیر شده بود، بنابراین ماشین یک فعالیت تبلیغاتی برای دیلی ترتیب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In a sense, Unilateralism is another reprint of the hegemonism.
[ترجمه گوگل]به یک معنا، یکجانبه گرایی، چاپ مجدد دیگری از هژمونیسم است
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، Unilateralism یک تجدید چاپ دیگر از hegemonism است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Reprint posts: the game come form other forums! Games without a test!
[ترجمه گوگل]چاپ مجدد پست ها: بازی از انجمن های دیگر می آید! بازی بدون آزمون!
[ترجمه ترگمان]پست های بازرسی: این بازی دیگر فروم های دیگری را شکل می دهد! بازی ها بدون آزمون!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The editor agreed to reprint your article in the next issue.
[ترجمه گوگل]سردبیر موافقت کرد که مقاله شما را در شماره بعدی تجدید چاپ کند
[ترجمه ترگمان]ویراستار موافقت کرد که مقاله تان را در مورد بعدی دوباره چاپ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Edited by Frederick A. Pottle. Reprint edition.
[ترجمه گوگل]ویرایش شده توسط فردریک A Pottle چاپ مجدد
[ترجمه ترگمان]ویرایش شده توسط فردریک آ Pottle ویرایش reprint
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The final appendix is a reprint of an article, "Codename Spinnaker," by Leigh Dodds that appeared on the XML. com Website.
[ترجمه گوگل]ضمیمه نهایی چاپ مجدد مقاله ای است به نام «نام رمز اسپینکر» توسط لی دادز که در XML ظاهر شده است وب سایت com
[ترجمه ترگمان]ضمیمه نهایی یک مقاله با نام \"codename spinnaker\" اثر لی Dodds بود که در XML ظاهر شد com وب سایت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For a reprint, please specify the source of " network communications industry. "
[ترجمه گوگل]برای چاپ مجدد، لطفا منبع "صنعت ارتباطات شبکه" را مشخص کنید
[ترجمه ترگمان]برای تجدید چاپ، لطفا منبع \"صنعت ارتباطات شبکه ای\" را مشخص کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The publishers are going to reprint it.
[ترجمه گوگل]ناشران قرار است آن را تجدید چاپ کنند
[ترجمه ترگمان]ناشران می خواهند آن را دوباره چاپ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چاپ تازه (اسم)
revision, recension, reprint

چاپ جدید (اسم)
reprint

دو بار چاپ کردن (فعل)
reprint

مجددا بطبع رساندن (فعل)
reprint

تخصصی

[سینما] چاپ مجدد

انگلیسی به انگلیسی

• additional print, newly-printed copy of an earlier publication
print again, make another copy of printed material
when something such as a book is reprinted, further copies of it are printed, for example after all the other ones have been sold.
a reprint is a copy of something such as a book or newspaper article which has been reprinted.

پیشنهاد کاربران

بپرس