reprehension

/ˌreprɪˈhenʃən//ˌreprɪˈhenʃən/

معنی: سرزنش
معانی دیگر: نکوهش، عیبجویی، گوشمالی، ملامت

جمله های نمونه

1. He devotes four chapters to the reprehension of their divisions, which did not really amount to anything constituting formal schism or heresy.
[ترجمه گوگل]او چهار فصل را به نکوهش تقسیمات آنها اختصاص می‌دهد، که در واقع چیزی به معنای انشقاق یا بدعت رسمی نبود
[ترجمه ترگمان]او چهار فصل را به reprehension تقسیمات آن ها اختصاص داد که واقعا به هیچ چیز منجر به ایجاد تفرقه رسمی یا بدعت نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The reprehension of practical writings is one of the basic necessities of students reading ability in English course teaching of the occupation and technology education.
[ترجمه گوگل]سرزنش تالیفات عملی یکی از ضروریات اساسی توانایی خواندن دانش آموزان در تدریس درس زبان انگلیسی در آموزش حرفه و فناوری است
[ترجمه ترگمان]The نوشته های عملی یکی از ضروریات اصلی دانش آموزان در زمینه آموزش و پرورش زبان و آموزش فن آوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The ransom of a man's life are his riches: but he that is poor dearth not reprehension.
[ترجمه گوگل]فدیه جان انسان ثروت اوست، اما فقیر از سرزنش بیزار نیست
[ترجمه ترگمان]آزادی زندگی یک مرد ثروت او است؛ اما این کمبود ضعیف است، نه reprehension
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ransom of a man's life are his riches: but he that is poor beareth not reprehension.
[ترجمه گوگل]فدیه جان انسان ثروت اوست، اما فقیر سرزنش نمی‌کند
[ترجمه ترگمان]پول زندگی یک مرد ثروت او است؛ اما او فقیر است نه reprehension
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I am mindful that this might be a controversial viewpoint, especially in our post-modern era in which a one-size-fit-all solution usually elicits strong reprehension .
[ترجمه گوگل]من توجه دارم که این ممکن است یک دیدگاه بحث برانگیز باشد، به خصوص در دوران پست مدرن ما که در آن یک راه حل یک اندازه مناسب معمولاً باعث سرزنش شدید می شود
[ترجمه ترگمان]من می دانم که این می تواند یک دیدگاه بحث برانگیز باشد، به خصوص در دوران پس از دوران مدرن که در آن یک راه حل با اندازه یک اندازه معمولا reprehension قوی را استخراج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرزنش (اسم)
snub, vituperation, blame, reproach, reproof, raillery, remonstrance, railing, rebuke, scolding, twit, condemnation, chiding, disapprobation, sarcasm, conviction, demerit, deprecation, reprimand, reprehension

انگلیسی به انگلیسی

• admonition, act of reprimanding, act of scolding

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : reprehend
✅️ اسم ( noun ) : reprehension / reprehensibility
✅️ صفت ( adjective ) : reprehensible / reprehensive
✅️ قید ( adverb ) : reprehensibly / reprehensively

بپرس