1. It is not possible to reposition the carpet without damaging it.
[ترجمه گوگل]امکان جابجایی فرش بدون آسیب رساندن به آن وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]تغییر موقعیت فرش بدون آسیب رساندن به آن ممکن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تغییر موقعیت فرش بدون آسیب رساندن به آن ممکن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Mazda needs to reposition itself if it is to boost its sales and reputation.
[ترجمه گوگل]مزدا اگر می خواهد فروش و شهرت خود را افزایش دهد، باید جایگاه خود را تغییر دهد
[ترجمه ترگمان]مزدا نیاز دارد که خود را در صورت افزایش فروش و شهرت خود قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مزدا نیاز دارد که خود را در صورت افزایش فروش و شهرت خود قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The utility continues to make satisfactory progress to reposition itself for the periodic price review.
[ترجمه گوگل]این شرکت به پیشرفت رضایت بخش خود برای تغییر موقعیت خود برای بررسی دوره ای قیمت ادامه می دهد
[ترجمه ترگمان]این برنامه به پیشرفت رضایت بخشی جهت تعیین موقعیت خود برای بازبینی قیمت تناوبی ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این برنامه به پیشرفت رضایت بخشی جهت تعیین موقعیت خود برای بازبینی قیمت تناوبی ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It seems more logical to reposition the White knight with 2d
[ترجمه گوگل]تغییر موقعیت شوالیه سفید با 2d منطقی تر به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]بیشتر منطقی به نظر می رسه که شوالیه سفید رو با ۲ تا تغییر شکل بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیشتر منطقی به نظر می رسه که شوالیه سفید رو با ۲ تا تغییر شکل بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is impossible quickly to reposition a capital-intensive business flexibility is seldom one of its features.
[ترجمه گوگل]تغییر موقعیت سریع یک کسب و کار سرمایه بر غیرممکن است، انعطاف پذیری به ندرت یکی از ویژگی های آن است
[ترجمه ترگمان]تشخیص سریع انعطاف پذیری کسب وکار با سرمایه کافی نیست و به ندرت یکی از ویژگی های آن محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تشخیص سریع انعطاف پذیری کسب وکار با سرمایه کافی نیست و به ندرت یکی از ویژگی های آن محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Carefully reposition the bridge and press firmly until a small bead of glue appears around the edge.
[ترجمه گوگل]پل را با دقت تغییر دهید و محکم فشار دهید تا یک دانه کوچک چسب در اطراف لبه ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]به دقت پل را تغییر دهید و محکم فشار دهید تا یک قطره کوچک چسب دور لبه ظاهر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به دقت پل را تغییر دهید و محکم فشار دهید تا یک قطره کوچک چسب دور لبه ظاهر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Remove all nails 4 Reposition the battens, using galvanised nails.
[ترجمه گوگل]همه میخ ها را بردارید 4 با استفاده از میخ های گالوانیزه، چوب ها را تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]تمام ناخن های خود را با استفاده از ناخن های galvanised بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام ناخن های خود را با استفاده از ناخن های galvanised بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Conclusions The fast suspensory set for compressed centrum reposition and percutaneous vertebroplasty is an effective technique for osteoporotic spinal compression fractures.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری مجموعه تعلیقی سریع برای جابجایی مرکز فشرده و ورتبروپلاستی از راه پوست یک تکنیک مؤثر برای شکستگیهای فشاری ستون فقرات است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری مجموعه تنظیمات سریع برای reposition فشرده centrum و percutaneous vertebroplasty یک روش موثر برای شکستگی شکستگی ستون فقرات osteoporotic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری مجموعه تنظیمات سریع برای reposition فشرده centrum و percutaneous vertebroplasty یک روش موثر برای شکستگی شکستگی ستون فقرات osteoporotic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Decide where to reposition the dart and mark the site to the bust point.
[ترجمه گوگل]محل قرارگیری دارت را تعیین کنید و محل را روی نقطه سینه علامت بزنید
[ترجمه ترگمان]تصمیم بگیرید که محل را تغییر موقعیت دهید و محل را مشخص کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تصمیم بگیرید که محل را تغییر موقعیت دهید و محل را مشخص کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Conclusions CAMRS could reproductively and effectively reposition mandible with little sleeping disturbance.
[ترجمه گوگل]ConclusionsCAMRS می تواند باروری و به طور موثر فک پایین را با اختلال خواب کمی تغییر مکان دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری CAMRS می تواند به طور موثر فک را با اختلالات خواب کمی تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری CAMRS می تواند به طور موثر فک را با اختلالات خواب کمی تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They decided to reposition their furniture in a recommended repository in Brooklyn.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند مبلمان خود را در یک مخزن توصیه شده در بروکلین تغییر دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند تا وسایل خود را در یک مخزن توصیه شده در بروکلین قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند تا وسایل خود را در یک مخزن توصیه شده در بروکلین قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Liberals would have to reposition themselves, which would involve fights over direction and policy.
[ترجمه گوگل]لیبرالها باید موقعیت خود را تغییر میدادند، که شامل دعوا بر سر جهت و سیاست میشد
[ترجمه ترگمان]لیبرال ها باید خود را کنترل کنند، که شامل مبارزه با مسیر و سیاست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لیبرال ها باید خود را کنترل کنند، که شامل مبارزه با مسیر و سیاست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This effort to reposition Germany has guided her foreign policy.
[ترجمه گوگل]این تلاش برای تغییر موقعیت آلمان، سیاست خارجی او را هدایت کرده است
[ترجمه ترگمان]این تلاش برای تغییر موقعیت آلمان سیاست خارجی او را هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تلاش برای تغییر موقعیت آلمان سیاست خارجی او را هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. As I reposition, I look outside to see where I am relative to the crowd.
[ترجمه گوگل]با تغییر موقعیت، به بیرون نگاه می کنم تا ببینم نسبت به جمعیت کجا هستم
[ترجمه ترگمان]وقتی موقعیت خود را عوض می کنم، به بیرون نگاه می کنم تا ببینم نسبت به جمعیت کجا هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی موقعیت خود را عوض می کنم، به بیرون نگاه می کنم تا ببینم نسبت به جمعیت کجا هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. To reposition Nigeria's downstream sub - sector for improved efficiency and transparency.
[ترجمه گوگل]برای بهبود کارایی و شفافیت، بخش فرعی پایین دستی نیجریه را تغییر مکان دهید
[ترجمه ترگمان]برای تغییر بخش پایین دست نیجریه برای بهبود کارایی و شفافیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای تغییر بخش پایین دست نیجریه برای بهبود کارایی و شفافیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید