replication

/ˌrepləˈkeɪʃn̩//ˈreplɪkeɪʃn̩/

معنی: دفاع، پاسخ، رونوشت، تکرار، انعکاس، پاسخگویی، تاشدگی
معانی دیگر: پاسخ (به ویژه پاسخ به پاسخ قبلی)، واپاسخ، جواب متقابل، (به ویژه برگ) تا شدگی، همتایی، تا، عمل کپی کردن، همتاسازی، نسخه، کپی، (حقوق) ادعای متقابل، اتهام متقابل، تاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the repeating of an experiment under the original conditions.

- The replication of the experiment produced the same surprising results as the first.
[ترجمه گوگل] تکرار آزمایش همان نتایج شگفت انگیز آزمایش اول را به همراه داشت
[ترجمه ترگمان] تکرار این آزمایش نتایج شگفت انگیز مشابهی را به عنوان اولی تولید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a reply.
مشابه: answer

(3) تعریف: the process by which genetic material duplicates itself.

(4) تعریف: a duplication or copy.
مشابه: duplicate, imitation, replica, replicate

جمله های نمونه

1. his replication to my answer was insulting
واکنش او به جواب من توهین آمیز بود.

2. Loss of viral replication by interferon can lead to a substantial regression of liver disease and probably prolonged survival.
[ترجمه گوگل]از دست دادن تکثیر ویروس توسط اینترفرون می تواند منجر به پسرفت قابل توجه بیماری کبدی و احتمالاً بقای طولانی مدت شود
[ترجمه ترگمان]فقدان تکثیر ویروسی توسط اینترفرون می تواند منجر به یک رگرسیون اساسی از بیماری کبد و احتمالا بقای طولانی مدت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thus replication begets replication, until the costs of these counterproductive activities finally bring the organization to a long-delayed breaking point.
[ترجمه گوگل]از این رو، تکرار باعث تکرار می شود، تا زمانی که هزینه های این فعالیت های معکوس در نهایت سازمان را به نقطه شکستی با تاخیر طولانی می رساند
[ترجمه ترگمان]بنابراین تکرار باعث تولید تکرار می شود، تا زمانی که هزینه های این فعالیت های معکوس در نهایت سازمان را به یک نقطه شکست بلند مدت برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Though our results need replication, this suggests that our results may be applicable to women attempting to conceive naturally.
[ترجمه گوگل]اگرچه نتایج ما نیاز به تکرار دارد، اما این نشان می‌دهد که نتایج ما ممکن است برای زنانی که تلاش می‌کنند به طور طبیعی باردار شوند قابل استفاده باشد
[ترجمه ترگمان]اگرچه نتایج ما نیازمند تکرار هستند، اما این نشان می دهد که نتایج ما ممکن است برای زنانی قابل اجرا باشد که تلاش می کنند به طور طبیعی درک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Both replication and review can be carried out only where a full and detailed record of the original experiment is provided.
[ترجمه گوگل]هم تکرار و هم مرور فقط در جایی قابل انجام است که یک رکورد کامل و دقیق از آزمایش اصلی ارائه شده باشد
[ترجمه ترگمان]هم تکرار و هم بازبینی را می توان تنها در جایی انجام داد که یک رکورد کامل و کامل از آزمایش اصلی ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Replication techniques have the unfortunate quality of appearing to provide workable solutions to pressing dilemmas.
[ترجمه گوگل]تکنیک‌های تکرار کیفیت تاسف‌باری دارند که به نظر می‌رسند راه‌حل‌های قابل اجرا برای معضلات مبرم ارائه می‌کنند
[ترجمه ترگمان]تکنیک های تکرار، کیفیت بد ظاهر شدن را دارند که به ارایه راه حل های عملی برای حل معضلات می پردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When such replication and variation is found we may rightly ask, what were the factors controlling the results?
[ترجمه گوگل]هنگامی که چنین تکرار و تنوع یافت می شود، ممکن است به درستی بپرسیم که عوامل کنترل کننده نتایج چه بوده اند؟
[ترجمه ترگمان]هنگامی که چنین تکثیر و تغییر یافت می شود، می توانیم به درستی بپرسیم، عواملی که نتایج را کنترل می کنند کدامند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Most protocols currently use replication defective retroviruses, which can very efficiently achieve stable integration into human somatic cells.
[ترجمه گوگل]اکثر پروتکل‌ها در حال حاضر از رتروویروس‌های معیوب همانندسازی استفاده می‌کنند که می‌توانند به طور بسیار مؤثری به ادغام پایدار در سلول‌های بدنی انسان دست یابند
[ترجمه ترگمان]بیشتر پروتکل ها در حال حاضر از retroviruses ناقص استفاده می کنند، که می تواند به طور موثر به ادغام پایدار در سلول های بدنی انسان دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Using object replication, it automatically generates duplicate versions of objects on multiple disks with negligible overheads.
[ترجمه گوگل]با استفاده از تکثیر اشیاء، به طور خودکار نسخه های تکراری اشیاء را بر روی چندین دیسک با سربار ناچیز تولید می کند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تکرار شی، به طور خودکار نسخه های تکراری از اشیا روی چند دیسک را با سربار زیاد تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The theist can not deny that DNA replication could have come about by an exceedingly improbable chance.
[ترجمه گوگل]خداباور نمی تواند انکار کند که همانندسازی DNA ممکن است با یک شانس بسیار نامحتمل به وجود آمده باشد
[ترجمه ترگمان]The نمی تواند انکار کند که تکثیر DNA می تواند با یک شانس بسیار غیر محتمل به وجود آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The older drugs also curbed replication, but at another point in the virus' life cycle.
[ترجمه گوگل]داروهای قدیمی‌تر نیز تکثیر را مهار می‌کردند، اما در مرحله دیگری از چرخه زندگی ویروس
[ترجمه ترگمان]مواد مخدر پیرتر همچنین تکرار را مهار می کند، اما در یک نقطه دیگر در چرخه زندگی ویروس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Not only does it discredit traditional replication techniques, it also steers the organization toward less costly ways of achieving its ends.
[ترجمه گوگل]نه تنها تکنیک‌های تکرار سنتی را بی‌اعتبار می‌کند، بلکه سازمان را به سمت راه‌های کم‌هزینه‌تر برای دستیابی به اهدافش هدایت می‌کند
[ترجمه ترگمان]این روش نه تنها تکنیک های تکثیر سنتی را بی اعتبار می کند بلکه سازمان را به سمت روش های کم هزینه تر برای رسیدن به اهداف خود هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The same form of estrogen also prevented replication of the virus.
[ترجمه گوگل]همین شکل از استروژن نیز از تکثیر ویروس جلوگیری کرد
[ترجمه ترگمان]همان نوع استروژن نیز از تکرار این ویروس جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But success breeds replication and good examples of provision soon spread to other centres.
[ترجمه گوگل]اما موفقیت باعث تکرار می‌شود و نمونه‌های خوب این تدارک به زودی به مراکز دیگر گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]اما موفقیت منجر به تکثیر و نمونه های خوبی از ارائه آن ها به مراکز دیگر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دفاع (اسم)
answer, munition, advocacy, defense, pleading, vindication, apologia, replication, fencing, pale

پاسخ (اسم)
response, answer, replication, reply, respond

رونوشت (اسم)
replication, copy, counterpart, transcript, transcription, facsimile

تکرار (اسم)
practice, rehearsal, replication, reiteration, frequency, frequence, renewal, repeat, duplication, repetition, iteration, frequentation, iterance, tautology, recapitulation, reduplication, reuse

انعکاس (اسم)
reflection, replication, repercussion, reflexion, reaction, reflectance

پاسخگویی (اسم)
replication

تاشدگی (اسم)
replication

تخصصی

[حقوق] جوابیه، پاسخ به دفاعیه
[ریاضیات] تکرار
[آمار] تکرار
[آب و خاک] تکرار

انگلیسی به انگلیسی

• duplication, act of copying, reproduction; answer, response, reply; echo, reverberation; process by which strands of dna are copied; act of folding

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : replicate
اسم ( noun ) : replication / replicator
صفت ( adjective ) : replicable
قید ( adverb ) : _
زیست شناسی : همانند سازی DNA
در کامپیوتر : انتشار
تکنولوژی رپلیکیشن یا انتشار که نسخه کپی از اطلاعات یک دستگاه رو به دستگاهی دیگر منتشر میکند
replication ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: همتاسازی
تعریف: فرایند دوتا شدن به طوری که نسخه‏ای دقیق از نسخۀ اولیه بازسازی شود، مانند آنچه در مورد دِنا و رِنا اتفاق می‏افتد
تولید مجدد
تکرار پذیری
رونویسی
در آمار، تکرار پذیری
در ژنتیک همانندسازی
تکرار ( کامپیوتر )
همانند سازی

تکثیر ( زیست شناسی )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس