1. This enables replaceability of bindings and binding configuration during deployment without affecting the business logic -- in fact, this improves the reusability of the business logic.
[ترجمه گوگل]این قابلیت جایگزینی اتصالات و پیکربندی اتصال را در طول استقرار بدون تأثیر بر منطق تجاری امکان پذیر می کند - در واقع، این قابلیت استفاده مجدد منطق تجاری را بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]این امر امکان پیکربندی اجباری و پیکربندی اتصال در طول استقرار بدون تاثیر گذاشتن بر منطق تجاری را فراهم می کند - در حقیقت، این قابلیت استفاده مجدد منطق تجاری را بهبود می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این امر امکان پیکربندی اجباری و پیکربندی اتصال در طول استقرار بدون تاثیر گذاشتن بر منطق تجاری را فراهم می کند - در حقیقت، این قابلیت استفاده مجدد منطق تجاری را بهبود می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The replaceability of western theories of thinking determines that the antinomy between the theories about afflatus is everlasting.
[ترجمه گوگل]جایگزینی نظریههای تفکر غربی نشان میدهد که تضاد بین نظریههای آفلاتوس همیشگی است
[ترجمه ترگمان]The نظریه های غرب در تفکر، تعیین می کند که antinomy میان نظریه های مربوط به afflatus ابدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The نظریه های غرب در تفکر، تعیین می کند که antinomy میان نظریه های مربوط به afflatus ابدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Cold replaceability is achievable, but you need to know what JAR files on the classpath need to be removed and replaced.
[ترجمه گوگل]قابلیت تعویض سرد قابل دستیابی است، اما باید بدانید چه فایلهای JAR در مسیر کلاس باید حذف و جایگزین شوند
[ترجمه ترگمان]replaceability سرد دست یافتنی است، اما شما باید بدانید که فایل های JAR در the باید حذف شوند و جایگزین شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]replaceability سرد دست یافتنی است، اما شما باید بدانید که فایل های JAR در the باید حذف شوند و جایگزین شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Replaceability: There are two aspects of replaceability: cold (JVM restart allowed) and hot (no JVM restart).
[ترجمه گوگل]قابلیت تعویض: دو جنبه قابل تعویض وجود دارد: سرد (راه اندازی مجدد JVM مجاز است) و گرم (بدون راه اندازی مجدد JVM)
[ترجمه ترگمان]Replaceability: دو جنبه از replaceability وجود دارد: سرماخوردگی (JVM مجدد مجاز)و داغ (بدون راه اندازی مجدد)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Replaceability: دو جنبه از replaceability وجود دارد: سرماخوردگی (JVM مجدد مجاز)و داغ (بدون راه اندازی مجدد)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Replaceability: One container can be easily swapped out and replaced without affecting other containers or its carrier.
[ترجمه گوگل]قابلیت تعویض: یک ظرف را می توان به راحتی تعویض و جایگزین کرد بدون اینکه روی ظروف دیگر یا حامل آن تأثیری بگذارد
[ترجمه ترگمان]Replaceability: یک کانتینر می تواند به راحتی جابجا شود و بدون تاثیر گذاشتن بر کانتینرها و یا carrier جابجا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Replaceability: یک کانتینر می تواند به راحتی جابجا شود و بدون تاثیر گذاشتن بر کانتینرها و یا carrier جابجا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The problem with replaceability of the object of love is an important aspect of love.
[ترجمه گوگل]مشکل جایگزینی شیء عشق یکی از جنبه های مهم عشق است
[ترجمه ترگمان]مشکل with موضوع عشق جنبه مهمی از عشق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشکل with موضوع عشق جنبه مهمی از عشق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Replaceability: OSGi permits a module to be shutdown and replaced at run time.
[ترجمه گوگل]قابلیت تعویض: OSGi اجازه می دهد تا یک ماژول در زمان اجرا خاموش و جایگزین شود
[ترجمه ترگمان]Replaceability: OSGi اجازه تعطیلی را می دهد و در زمان اجرا جایگزین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Replaceability: OSGi اجازه تعطیلی را می دهد و در زمان اجرا جایگزین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Replaceability: Having defined a contract or interface, you need to be able to replace the module without breaking the system.
[ترجمه گوگل]قابلیت تعویض: با تعریف قرارداد یا رابط، باید بتوانید ماژول را بدون خرابی سیستم تعویض کنید
[ترجمه ترگمان]Replaceability: با تعریف یک قرارداد یا رابط، شما باید قادر به جایگزین کردن پیمانه بدون شکستن سیستم باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Replaceability: با تعریف یک قرارداد یا رابط، شما باید قادر به جایگزین کردن پیمانه بدون شکستن سیستم باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Replaceability is limited to changing the dependency to depend on something different.
[ترجمه گوگل]قابلیت جایگزینی محدود به تغییر وابستگی برای وابستگی به چیزی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]محدود کردن وابستگی به تغییر وابستگی به چیزی متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محدود کردن وابستگی به تغییر وابستگی به چیزی متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Java does not provide hot replaceability.
[ترجمه گوگل]جاوا قابلیت تعویض داغ را فراهم نمی کند
[ترجمه ترگمان]جاوا replaceability گرم را فراهم نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جاوا replaceability گرم را فراهم نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. With greater axial and radial load rating capacity, good replaceability of components. The shaft can be adjusted through external hexogan then to adjust the axial part dimension.
[ترجمه گوگل]با ظرفیت بارگذاری محوری و شعاعی بیشتر، قابلیت تعویض خوب قطعات شفت را می توان از طریق هگزوگان خارجی تنظیم کرد و سپس ابعاد قطعه محوری را تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]با قابلیت درجه بندی بار محوری و شعاعی بیشتر، replaceability خوب مولفه ها شفت را می توان از طریق hexogan خارجی تنظیم کرد تا بعد قسمت محوری را تنظیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با قابلیت درجه بندی بار محوری و شعاعی بیشتر، replaceability خوب مولفه ها شفت را می توان از طریق hexogan خارجی تنظیم کرد تا بعد قسمت محوری را تنظیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید