توجه داشته باشید که "جایگزین کردن . . . با . . . " معادل طبیعی و درستی در زبان فارسی نیست. راه حل فارسی کردن این ساختار:
۱. اگر بناست کلمه ی "جایگزین" را حفظ کنیم، باید قید حرف "با" را بزنیم.
۲. حالا چیزی را که قرار است جایگزین چیز دیگری کنیم می گذاریم قبل از کلمه ی "جایگزین".
... [مشاهده متن کامل]
۳. چیزی را که قرار است دور بیندازیم می گذاریم بعد از کلمه ی "جایگزین".
غلط و گیج گننده: پالایشگاه چینی نفت ایران را با آمریکا جایگزین کرد.
درست: پالایشگاه چینی نفت ایران را جایگزین نفت آمریکا کرد.
معادل های فارسی دیگر:
به جای. . . ( "به جای گوشت قرمز گوشت سفید مصرف کنید"؛ نه این که "گوشت قرمز را با گوشت سفید جایگزین کنید" )
. . . را جایگزین/جانشینِ. . . کردن ( "گوشت سفید را جایگزینِ گوشت قرمز کنید"؛ نه این که "گوشت قرمز را با گوشت سفید جایگزین کنید" )
. . . را [به ]جای. . . نشاندن ( "گوشت سفید را به جای گوشت قرمز بنشانید/بخورید" نه این که "گوشت قرمز را با گوشت سفید جایگزین کنید" )
. . . را با . . . عوض/تعویض کردن ( "گوشت قرمز را باگوشت سفید عوض کنید"؛ نه این که "گوشت قرمز را با گوشت سفید جایگزین کنید" )
برگرفته از کتاب "ترجمه به زبان پدری"، نوشته ی نیما سرلک، نشر فرمهر، ۱۴۰۴
۱. اگر بناست کلمه ی "جایگزین" را حفظ کنیم، باید قید حرف "با" را بزنیم.
۲. حالا چیزی را که قرار است جایگزین چیز دیگری کنیم می گذاریم قبل از کلمه ی "جایگزین".
... [مشاهده متن کامل]
۳. چیزی را که قرار است دور بیندازیم می گذاریم بعد از کلمه ی "جایگزین".
غلط و گیج گننده: پالایشگاه چینی نفت ایران را با آمریکا جایگزین کرد.
درست: پالایشگاه چینی نفت ایران را جایگزین نفت آمریکا کرد.
معادل های فارسی دیگر:
به جای. . . ( "به جای گوشت قرمز گوشت سفید مصرف کنید"؛ نه این که "گوشت قرمز را با گوشت سفید جایگزین کنید" )
. . . را جایگزین/جانشینِ. . . کردن ( "گوشت سفید را جایگزینِ گوشت قرمز کنید"؛ نه این که "گوشت قرمز را با گوشت سفید جایگزین کنید" )
. . . را [به ]جای. . . نشاندن ( "گوشت سفید را به جای گوشت قرمز بنشانید/بخورید" نه این که "گوشت قرمز را با گوشت سفید جایگزین کنید" )
. . . را با . . . عوض/تعویض کردن ( "گوشت قرمز را باگوشت سفید عوض کنید"؛ نه این که "گوشت قرمز را با گوشت سفید جایگزین کنید" )
برگرفته از کتاب "ترجمه به زبان پدری"، نوشته ی نیما سرلک، نشر فرمهر، ۱۴۰۴
دقت کنید که replace with کمی متفاوته با replace by
اگر جایگزینی چیزی که قدیمی شده یا شکسته یا دیگه کار نمیکنه رو بخوایم بگیم:
The old door replaced with a new one
اگر بخوایم جایگزینی یک فرد یا شیء که حالت تعویض داره رو بگیم:
bank tellers have all but been replaced by ATMs
اگر جایگزینی چیزی که قدیمی شده یا شکسته یا دیگه کار نمیکنه رو بخوایم بگیم:
اگر بخوایم جایگزینی یک فرد یا شیء که حالت تعویض داره رو بگیم:
جایگزین شدن با