repertory

/ˈrepərˌtɔːri//ˈrepətr̩i/

معنی: انبار، مخزن، کاتالوگ، فهرست
معانی دیگر: اندوزگاه، مجموعه، موجودی انبار، ذخیره، اندوزه، رجوع شود به: repertoire

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: repertories
مشتقات: repertorial (adj.)
(1) تعریف: a stock of skills, talents, or performing pieces; repertoire.

- Our theater has added a new Shakespeare play to its repertory.
[ترجمه گوگل] تئاتر ما نمایشنامه شکسپیر جدیدی را به کارنامه خود اضافه کرده است
[ترجمه ترگمان] تئاتر ما یک نمایشنامه جدید شکسپیر را به مجموعه آهنگ های آن افزوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the system, in a repertory theater, of presenting a series of plays, operas, or the like, or the theater itself.

جمله های نمونه

1. I once stage - managed a repertory theatre.
[ترجمه گوگل]من یک بار روی صحنه رفتم - یک تئاتر رپرتوار را مدیریت کردم
[ترجمه ترگمان]یک بار نمایش تئاتر را اجرا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. 'Macbeth' is in repertory at the RSC.
[ترجمه گوگل]«مکبث» در رپرتوار RSC است
[ترجمه ترگمان]مکبث در مجموعه اشعار rsc است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. After leaving drama school I joined a repertory company.
[ترجمه گوگل]پس از ترک مدرسه نمایش به یک شرکت نمایشنامه پیوستم
[ترجمه ترگمان]بعد از ترک مدرسه، به یک کمپانی موسیقی پیوستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She acted with a repertory company for three years.
[ترجمه گوگل]او به مدت سه سال با یک شرکت رپرتوار فعالیت کرد
[ترجمه ترگمان]او به مدت سه سال با مجموعه کامل کمپانی بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He danced with the Boston Repertory Ballet.
[ترجمه گوگل]او با باله رپرتوری بوستون رقصید
[ترجمه ترگمان] اون با تیم باله بوستون می رقصید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her repertory was vast and to her it seemed that each song told some part of her life.
[ترجمه گوگل]کارنامه او گسترده بود و به نظر او هر آهنگ بخشی از زندگی او را بازگو می کرد
[ترجمه ترگمان]مجموعه او وسیع بود و به نظرش می رسید که هر ترانه قسمتی از زندگی او را حکایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And the Balanchine repertory was given to other companies with notable generosity.
[ترجمه گوگل]و رپرتوار Balanchine با سخاوت قابل توجهی در اختیار شرکت های دیگر قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مجموعه Balanchine نیز با سخاوت notable به سایر شرکت ها اهدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In Repertory Grid the notion of similarity and contrast, indeed the whole idea of making connections, is paramount.
[ترجمه گوگل]در Repertory Grid مفهوم شباهت و تضاد، در واقع کل ایده ایجاد اتصالات، بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]در شبکه Repertory، مفهوم شباهت و کنتراست، در واقع کل ایده ایجاد ارتباط، بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The repertory was small, consisting of any Mystery where an angel played an important part.
[ترجمه گوگل]رپرتوار کوچک بود و شامل هر رمز و رازی بود که در آن فرشته نقش مهمی داشت
[ترجمه ترگمان]مجموعه مجموعه کوچک بود و از هر رازی بود که فرشته ای نقش مهمی بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some interpretations of the plotless dances in the repertory were intriguing.
[ترجمه گوگل]برخی از تعابیر از رقص های بدون طرح در رپرتوار جذاب بود
[ترجمه ترگمان]برخی از تفسیرها از رقص های plotless در مجموعه موسیقی جذاب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thank you for visiting the Boston Celtics Repertory Theater.
[ترجمه گوگل]از اینکه از تئاتر بوستون سلتیکس دیدن کردید متشکریم
[ترجمه ترگمان]از شما برای بازدید از تئاتر بوستون سلتیکس تشکر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The repertory company revived plays from 30 years ago.
[ترجمه گوگل]شرکت رپرتوار نمایشنامه های 30 سال پیش را احیا کرد
[ترجمه ترگمان]مجموعه آهنگ های این شرکت از ۳۰ سال پیش آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jane weighed down her repertory with these plays.
[ترجمه گوگل]جین کارنامه خود را با این نمایشنامه ها سنگین کرد
[ترجمه ترگمان]با این نمایش ها، جین مجموعه او را پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Now Alvin set about creating in earnest his groundbreaking modern dance repertory company.
[ترجمه گوگل]اکنون آلوین شروع به ایجاد شرکت پیشگامانه رپرتوار رقص مدرن خود کرد
[ترجمه ترگمان]اکنون آلوین به دنبال ایجاد مجموعه رقص مدرن و پیشگامانه خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. After he died, we learned something else about him-that he had been an actor in repertory.
[ترجمه گوگل]پس از مرگ او چیز دیگری در مورد او فهمیدیم - اینکه او یک بازیگر در رپرتوار بوده است
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه مرد، چیز دیگری در مورد او یاد گرفتیم - که او یک بازیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انبار (اسم)
lodge, store, agglomeration, tender, seraglio, cellar, storeroom, storehouse, repository, arsenal, garner, depot, sluice, repertory, clearing house, depository, thesaurus, entrepot, stockroom, godown

مخزن (اسم)
store, reservoir, storeroom, storehouse, repository, pool, cache, warehouse, depot, tank, storage, repertory, fount, magazine, watering place, depository, fountain, stank, wareroom

کاتالوگ (اسم)
catalog, repertory, catalogue

فهرست (اسم)
index, file, roll, list, inventory, schedule, registry, table, catalog, repertory, roster, concordance

انگلیسی به انگلیسی

• repertoire, list of works that a person or group is ready to perform; artist or group that performs several different works in rotation; stock, inventory
repertory is the practice of performing a small number of plays in a theatre during a period of time, using the same actors in every play.

پیشنهاد کاربران

مجموعه نمایش هاف اپراها و باله هایی که یک کمپانی نمایشی در طول یک دوره مثلاً یک سال روی صحنه خواهد برد: فهرست نمایش های سال/ فهرست نمایش های شرکت و غیره
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : repertoire / repertory
✅️ صفت ( adjective ) : repertorial
✅️ قید ( adverb ) : _
repertory ( موسیقی )
واژه مصوب: کارگان
تعریف: 1. مجموعۀ آثار موسیقایی مربوط به زمان یا مکانی خاص 2. مجموعۀ آثاری که یک نوازنده یا خواننده یا سازگان/ ارکستر یا رهبر سازگان در سابقۀ کاری خود دارد و به طور معمول بخشی از آن را برای اجرا انتخاب می کند|||متـ . مجموعه آثار اجرایی

بپرس