1. The repercussions of the change in policy will be felt throughout Europe.
[ترجمه گوگل]پیامدهای تغییر سیاست در سراسر اروپا محسوس خواهد بود
[ترجمه ترگمان]عواقب تغییر در سیاست در سراسر اروپا احساس خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The collapse of the company had repercussions for the whole industry.
[ترجمه گوگل]فروپاشی شرکت عواقبی برای کل صنعت داشت
[ترجمه ترگمان]فروپاشی شرکت پیامدهایی برای کل صنعت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. What repercussions will the war have on the economy?
[ترجمه گوگل]جنگ چه پیامدهایی بر اقتصاد خواهد داشت؟
[ترجمه ترگمان]جنگ چه پیامدهایی بر اقتصاد دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Any decrease in tourism could have serious repercussions for the local economy.
[ترجمه گوگل]هر گونه کاهش گردشگری می تواند عواقب جدی برای اقتصاد محلی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]هر کاهش در توریسم می تواند پیامدهای جدی برای اقتصاد محلی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Changes in the industry had major repercussions for the local community.
[ترجمه گوگل]تغییرات در صنعت پیامدهای عمده ای برای جامعه محلی داشت
[ترجمه ترگمان]تغییرات در این صنعت عواقب عمده ای برای جامعه محلی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Human acts have repercussions far beyond the frontiers of the human world.
[ترجمه گوگل]اعمال انسان عواقبی بسیار فراتر از مرزهای جهان بشری دارد
[ترجمه ترگمان]اقدامات انسانی پیامدهایی فراتر از مرزه ای جهان انسان دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There were serious repercussions on his career.
[ترجمه گوگل]عواقب جدی در حرفه او وجود داشت
[ترجمه ترگمان]عواقب جدی در زندگی او وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The pay cuts are likely to have serious repercussions on productivity.
[ترجمه گوگل]کاهش دستمزد احتمالاً عواقب جدی بر بهره وری خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]کاهش های پرداختی به احتمال زیاد پیامدهای جدی در بهره وری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His resignation will have serious repercussions on/for the firm.
[ترجمه گوگل]استعفای او عواقب جدی بر/برای شرکت خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]استعفای او عواقب جدی برای شرکت خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. President Kennedy's assassination had far-reaching repercussions.
[ترجمه گوگل]ترور پرزیدنت کندی پیامدهای گسترده ای داشت
[ترجمه ترگمان]ترور رئیس جمهور کندی عواقب گسترده ای داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Repercussions of the case continue to reverberate through the financial world.
[ترجمه گوگل]عواقب این پرونده همچنان در دنیای مالی بازتاب می یابد
[ترجمه ترگمان]بازسازی این پرونده از طریق دنیای مالی به انعکاس خود ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The reforms had unexpected repercussions.
[ترجمه گوگل]اصلاحات پیامدهای غیرمنتظره ای داشت
[ترجمه ترگمان]این اصلاحات عواقب غیرمنتظره داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Furthermore, the unfavourable climate may have repercussions on the general attitudes to the black population in the United Kingdom.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آب و هوای نامطلوب ممکن است بر نگرش عمومی به جمعیت سیاه پوست در بریتانیا تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، آب و هوای نامطلوب ممکن است پیامدهایی بر نگرش عمومی نسبت به جمعیت سیاه در انگلستان داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Domestic policies have repercussions abroad: external policy can markedly affect a state's internal circumstance.
[ترجمه گوگل]سیاست های داخلی عواقبی در خارج از کشور دارد: سیاست خارجی می تواند به طور قابل توجهی بر شرایط داخلی یک دولت تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]سیاست های داخلی پیامدهایی در خارج دارند: سیاست خارجی می تواند به طور قابل ملاحظه ای بر شرایط داخلی دولت تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The social repercussions of Emancipation and accelerated economic development gave rise to a range of diverse pressures upon the regime.
[ترجمه گوگل]پیامدهای اجتماعی رهایی و توسعه اقتصادی شتابان باعث ایجاد طیفی از فشارهای گوناگون بر رژیم شد
[ترجمه ترگمان]پیامدهای اجتماعی آزادی و توسعه اقتصادی تسریع یافته باعث ایجاد طیفی از فشارهای متنوع در رژیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید