1. It is illogical to oppose the repatriation of economic migrants.
[ترجمه گوگل]مخالفت با بازگرداندن مهاجران اقتصادی غیرمنطقی است
[ترجمه ترگمان]این غیر منطقی است که با بازگشت مهاجران اقتصادی مخالفت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این غیر منطقی است که با بازگشت مهاجران اقتصادی مخالفت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Repatriation of profits would be possible by converting roubles into hard currency on the new exchanges.
[ترجمه گوگل]بازگرداندن سود با تبدیل روبل به ارز رایج در مبادلات جدید امکان پذیر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بازگشت سود با تبدیل پول به ارز قوی در بازارهای جدید امکان پذیر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازگشت سود با تبدیل پول به ارز قوی در بازارهای جدید امکان پذیر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Applications for voluntary repatriation virtually dried up.
[ترجمه گوگل]درخواست ها برای بازگشت داوطلبانه عملاً به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]درخواست برای بازگشت داوطلبانه عملا خشک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درخواست برای بازگشت داوطلبانه عملا خشک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. December 1989 start of involuntary repatriation of boat people p. 3712
[ترجمه گوگل]دسامبر 1989 آغاز بازگشت غیر ارادی افراد قایق به کشور ص 3712
[ترجمه ترگمان]دسامبر ۱۹۸۹، بازگشت ناخواسته مردم قایق (ص)آغاز شد ۳۷۱۲
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دسامبر ۱۹۸۹، بازگشت ناخواسته مردم قایق (ص)آغاز شد ۳۷۱۲
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Restrictions on the repatriation of private and corporate profits and capital were also lifted.
[ترجمه گوگل]محدودیتهای بازگرداندن سود و سرمایه خصوصی و شرکتی نیز برداشته شد
[ترجمه ترگمان]محدودیت های اعمال شده بر بازگشت سوده ای شخصی و شرکتی و سرمایه نیز برداشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محدودیت های اعمال شده بر بازگشت سوده ای شخصی و شرکتی و سرمایه نیز برداشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It also argued for immigration controls and the repatriation of those immigrants without jobs or qualifications.
[ترجمه گوگل]همچنین در مورد کنترل مهاجرت و بازگرداندن آن مهاجران بدون شغل یا صلاحیت بحث کرد
[ترجمه ترگمان]همچنین برای کنترل های مهاجرت و بازگشت مهاجران بدون شغل و یا شرایط مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین برای کنترل های مهاجرت و بازگشت مهاجران بدون شغل و یا شرایط مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This has led to some repatriation of the apparel industry from the Third World back to the First.
[ترجمه گوگل]این امر منجر به بازگشت برخی از صنعت پوشاک از جهان سوم به جهان اول شده است
[ترجمه ترگمان]این موضوع منجر به بازگشت صنعت پوشاک از دنیای سوم به اول شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این موضوع منجر به بازگشت صنعت پوشاک از دنیای سوم به اول شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The transfer or repatriation of proceeds from sales must be reported to the Bank of Ghana.
[ترجمه گوگل]انتقال یا بازگرداندن درآمد حاصل از فروش باید به بانک غنا گزارش شود
[ترجمه ترگمان]انتقال یا بازگشت درآمد حاصل از فروش باید به بانک غنا گزارش شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انتقال یا بازگشت درآمد حاصل از فروش باید به بانک غنا گزارش شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Repatriation of Mortal Remains or Overseas Funeral Expenses.
[ترجمه گوگل]بازگرداندن بقایای فانی یا هزینه های تشییع جنازه در خارج از کشور
[ترجمه ترگمان]به بازگشت of و یا مخارج Funeral در خارج از کشور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به بازگشت of و یا مخارج Funeral در خارج از کشور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Involuntary repatriation of Haitians began this week.
[ترجمه گوگل]بازگرداندن اجباری هائیتی ها از این هفته آغاز شد
[ترجمه ترگمان]بازگشت آوارگان هائیتی در این هفته آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازگشت آوارگان هائیتی در این هفته آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Once she is cleared medically effectuate her repatriation will resume.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او از نظر پزشکی تایید شد، بازگشت او از سر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]زمانی که از نظر پزشکی برای بازگشت وی تمیز شود، بازگشت او ادامه خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمانی که از نظر پزشکی برای بازگشت وی تمیز شود، بازگشت او ادامه خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The overseas receivers of the above - mentioned repatriation should be the QFII themselves.
[ترجمه گوگل]گیرندگان خارج از کشور بازگرداندن فوق الذکر باید خود QFII باشند
[ترجمه ترگمان]دریافت کنندگان خارج از کشور از بازگشت ذکر شده در خارج باید خود QFII باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دریافت کنندگان خارج از کشور از بازگشت ذکر شده در خارج باید خود QFII باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Do you require medical, hospitalization and repatriation expenses cover?
[ترجمه گوگل]آیا به پوشش هزینه های پزشکی، بستری و بازگشت نیاز دارید؟
[ترجمه ترگمان]آیا به هزینه های پزشکی، بستری و بازگشت هزینه های بازگشت نیاز دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا به هزینه های پزشکی، بستری و بازگشت هزینه های بازگشت نیاز دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. From 1990 to 200 profit repatriation by those businesses reached US $ 250. 6 billion.
[ترجمه گوگل]از سال 1990 تا 200 بازگرداندن سود توسط این مشاغل به 250 6 میلیارد دلار رسید
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰ بازگشت سود از سوی این شرکت ها به ۲۵۰ دلار آمریکا رسید ۶ میلیارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰ بازگشت سود از سوی این شرکت ها به ۲۵۰ دلار آمریکا رسید ۶ میلیارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید