reparative


معنی: جبرانی
معانی دیگر: مرمتی، ترمیمی، وابسته به تعمیر یا بازسازی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: reparatory (adj.)
(1) تعریف: pertaining to the act of repairing.

(2) تعریف: characterized by compensation or reparation.
مشابه: offset

جمله های نمونه

1. Nonunion is cessation of normal reparative sequence of fracture healing.
[ترجمه گوگل]جوش نخوردن به معنای توقف توالی ترمیمی طبیعی ترمیم شکستگی است
[ترجمه ترگمان]nonunion توقف توالی reparative طبیعی ترمیم شکستگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To explore the reparative unilateral cleft lip.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ترمیمی شکاف یک طرفه لب
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی شکاف لب یک طرفه یک طرفه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. AIM:To investigate the pulpal cell responses and reparative dentine formation after the direct application of MTA to mechanically exposed pulps in dog.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی پاسخ سلول های پالپ و تشکیل عاج ترمیمی پس از کاربرد مستقیم MTA به پالپ های در معرض مکانیکی در سگ
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی پاسخ های سلول pulpal و تشکیل reparative dentine پس از کاربرد مستقیم of برای مقاومت های مکانیکی به طور مکانیکی در سگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Purpose To determine the reparative dentin formation characteristic after caries in different ages.
[ترجمه گوگل]هدف: تعیین ویژگی ترمیمی تشکیل عاج پس از پوسیدگی در سنین مختلف
[ترجمه ترگمان]هدف تعیین ویژگی شکل گیری reparative dentin بعد از caries در سنین مختلف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To investigate the role of hepatocyte growth factor (HGF) in rat's reparative dentinogenesis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی نقش فاکتور رشد کبدی (HGF) در دنتینوژنز ترمیمی موش صحرایی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی نقش عامل رشد hepatocyte (HGF)در reparative موش صحرایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To summarize the latest development of the oral and maxillofacial reparative and reconstructive surgery.
[ترجمه گوگل]هدف خلاصه کردن آخرین پیشرفت های جراحی ترمیمی و ترمیمی دهان و فک و صورت
[ترجمه ترگمان]هدف خلاصه کردن آخرین توسعه of دهان و فک و جراحی ترمیمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ingrown toenails occur when the periungual skin is punctured by its corresponding nail plate, resulting in a cascade of foreign body, inflammatory, infectious, and reparative processes.
[ترجمه گوگل]ناخن‌های فرورفته زمانی اتفاق می‌افتند که پوست اطراف زبان توسط صفحه ناخن مربوطه آن سوراخ می‌شود و منجر به تشکیل آبشاری از جسم خارجی، فرآیندهای التهابی، عفونی و ترمیمی می‌شود
[ترجمه ترگمان]ناخن های پایم وقتی اتفاق می افتد که پوست periungual توسط بشقاب ناخن متناظر سوراخ سوراخ شده و منجر به آبشاری از بدن خارجی، التهابی، عفونی و reparative می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Finally the opened area was closed by dentinal bridge. Conclusion: Polysaccharide and collagen protein biomembrane is effective in promoting the formation of reparative dentin.
[ترجمه گوگل]در نهایت ناحیه باز شده توسط پل دنتینال بسته شد نتیجه گیری: پلی ساکارید و بیوممبران پروتئین کلاژن در تقویت تشکیل عاج ترمیمی موثر است
[ترجمه ترگمان]سرانجام فضای باز توسط پل dentinal بسته شد نتیجه گیری: polysaccharide و biomembrane پروتئین کلاژن در ترویج تشکیل of dentin موثر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An ideal pulp capping agent should have properties to induce odontoblast differentiation and reparative dentinogenesis.
[ترجمه گوگل]یک عامل پوشاننده پالپ ایده آل باید دارای خواصی برای القای تمایز ادونتوبلاست و دنتینوژنز ترمیمی باشد
[ترجمه ترگمان]یک عامل سرپوش گذاری خمیر کاغذ ایده آل باید ویژگی هایی داشته باشد که تمایز odontoblast و reparative dentinogenesis را القا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The formation of excessive fibrous tissue, as in a reparative or reactive process.
[ترجمه گوگل]تشکیل بافت فیبری بیش از حد، مانند یک فرآیند ترمیمی یا واکنشی
[ترجمه ترگمان]تشکیل بافت فیبری اضافی، مانند فرآیند واکنشی و یا واکنشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion: The role of LPS in caries - induced reparative dentin might be a significant determinant.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: نقش LPS در عاج ترمیمی ناشی از پوسیدگی ممکن است تعیین‌کننده مهمی باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: نقش LPS در reparative القا شده در caries ممکن است تعیین کننده مهمی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The other four patients had an isolated osteochondral defect with reparative tissue within the base of the defect.
[ترجمه گوگل]چهار بیمار دیگر یک نقص استئوکندرال جدا شده با بافت ترمیمی در پایه نقص داشتند
[ترجمه ترگمان]چهار بیمار دیگر یک نقص osteochondral مجزا با بافت reparative در پایه عیب داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جبرانی (صفت)
reparative

انگلیسی به انگلیسی

• corrective, serving to repair, rectifying

پیشنهاد کاربران

بپرس