reoccurrence


برگشتن، بازگشتن، بازامدن، دوباره بنظرامدن، دوباره مطرح شدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of occurrence.

انگلیسی به انگلیسی

• repeated occurrence, repeated event or happening

پیشنهاد کاربران

بروز مجدد، عود
در بیماری ها : جلوگیری از رخداد مجدد بیماری یا بیماری های همه گیر

بپرس