renvoi


احاله، برگرداندن قانون ـ فقه : تبعید شخص خارجى

جمله های نمونه

1. Since renvoi came into being more than 100 years ago, there has been theoretical argument constantly.
[ترجمه گوگل]از زمانی که renvoi بیش از 100 سال پیش به وجود آمد، بحث های نظری به طور مداوم وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]از زمانی که renvoi بیش از ۱۰۰ سال پیش به وجود آمد، دلایل تئوریک وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Accordingly, the French court accepted this renvoi, the court held that this property was no one to inherit property according to French civil law, it should be reverted to the Treasury.
[ترجمه mehdi amini] از این رو دادگاه فرانسوی احاله را پذیرفت، دادگاه حکم کرد که این دارایی هیچ کس نیست که اموال را طبق قانون مدنی فرانسه به ارث ببرد، باید به خزانه باز گردد.
|
[ترجمه گوگل]بر این اساس، دادگاه فرانسه این رجوع را پذیرفت، دادگاه تشخیص داد که این اموال طبق قانون مدنی فرانسه وارث ملکی نیست، باید به خزانه داری مسترد شود
[ترجمه ترگمان]از این رو، دادگاه فرانسوی این renvoi را پذیرفت، دادگاه حکم کرد که این دارایی هیچ کس نیست که اموال را طبق قانون مدنی فرانسه به ارث ببرد، باید به خزانه برگردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Obviously, French court's use of renvoi intended to expand the application of the law of the land within, and because of the application of the law of the land within got the economic benefits.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که استفاده دادگاه فرانسه از renvoi به منظور گسترش اعمال قانون سرزمینی در داخل بوده و به دلیل اعمال قانون سرزمین درون، منافع اقتصادی را به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که استفاده دادگاه فرانسوی از renvoi برای گسترش کاربرد قانون در داخل و به دلیل کاربرد قانون زمین در داخل منافع اقتصادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Suburban sincere market expresses about chief, already two rejected product that are call-overed group litre, visit the home " renvoi " .
[ترجمه گوگل]حومه بازار صادقانه بیان می کند در مورد رئیس، در حال حاضر دو محصول رد شده است که تماس بیش از حد لیتر گروه، بازدید از خانه "renvoi"
[ترجمه ترگمان]بازار sincere که در حال حاضر دو محصول مردود را که به نام گروه \"overed\" نامیده می شوند و از خانه \"renvoi\" دیدن می کنند، ابراز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. From the political interests, the law itself, the interests of three different view to analysis the traditional concept of renvoi.
[ترجمه گوگل]از منافع سیاسی، قانون خود، منافع سه دیدگاه مختلف برای تجزیه و تحلیل مفهوم سنتی renvoi
[ترجمه ترگمان]از منافع سیاسی، خود قانون، منافع سه دیدگاه متفاوت برای تحلیل مفهوم سنتی of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, according to Bavarian conflict of laws, inheritance should apply the law of the deceased fact residence, so the French law renvoi.
[ترجمه گوگل]با این حال، با توجه به تعارض قوانین باواریا، وراثت باید قانون محل اقامت واقعی متوفی اعمال شود، بنابراین قانون فرانسه renvoi
[ترجمه ترگمان]با این حال، با توجه به تضاد باواریا در قوانین، وراثت باید قانون اقامت مرحوم را اعمال کند، بنا بر این قانون فرانسه renvoi است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The third section explores to rebuild a modern system of renvoi under the basic concept of fairness and justice.
[ترجمه گوگل]بخش سوم به بررسی بازسازی یک سیستم مدرن renvoi تحت مفهوم اساسی انصاف و عدالت می پردازد
[ترجمه ترگمان]بخش سوم به بازسازی یک سیستم مدرن renvoi تحت مفهوم اصلی عدالت و عدالت می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The broad sense of remission consist remission, transmission, indirect remission and double renvoi.
[ترجمه گوگل]مفهوم گسترده بهبودی شامل بهبودی، انتقال، بهبودی غیرمستقیم و رنووی مضاعف است
[ترجمه ترگمان]بهبود کلی بهبود شامل بهبود، انتقال، بهبود غیرمستقیم و renvoi دوگانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If you think that the foreign law should be applied is foreign substantive law, there is no renvoi problem.
[ترجمه گوگل]اگر فکر می کنید که قانون خارجی باید اعمال شود، حقوق ماهوی خارجی است، اشکالی ندارد
[ترجمه ترگمان]اگر فکر می کنید که قانون خارجی باید اعمال شود قانون اساسی خارجی است، هیچ مشکل renvoi وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This caused the basic idea should be ensuing to change, including renvoi, the traditional private international law.
[ترجمه گوگل]این باعث شد که ایده اصلی، از جمله renvoi، قانون بین‌الملل خصوصی سنتی، تغییر کند
[ترجمه ترگمان]این باعث شد ایده اصلی تغییر کند، از جمله renvoi، قانون بین المللی خصوصی سنتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the first part, we use Forgo case as an example to discuss the system's traditional concept pf renvoi.
[ترجمه گوگل]در بخش اول، از حالت Forgo به عنوان مثال برای بحث در مورد مفهوم سنتی سیستم pf renvoi استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]در بخش اول، از این مورد به عنوان مثالی برای بحث در مورد مفهوم سنتی s renvoi استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. French court's law application process in Forge's inheritance case is called renvoi in private international law theory.
[ترجمه گوگل]روند درخواست قانون دادگاه فرانسه در پرونده ارثی فورج در نظریه حقوق بین الملل خصوصی renvoi نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]فرآیند درخواست قانون در دادگاه فرانسوی در پرونده ارث Forge به عنوان \"renvoi\" در نظریه قانون بین الملل خصوصی مطرح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Renvoi is a special system of Private International Law. Since renvoi came into being more than 100 years ago, there has been theoretical argument constantly.
[ترجمه گوگل]Renvoi یک سیستم ویژه حقوق بین الملل خصوصی است از زمانی که renvoi بیش از 100 سال پیش به وجود آمد، بحث های نظری به طور مداوم وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]Renvoi یک سیستم ویژه حقوق بین الملل خصوصی است از زمانی که renvoi بیش از ۱۰۰ سال پیش به وجود آمد، دلایل تئوریک وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• deportation of a foreigner from a country (esp. a foreign diplomat)

پیشنهاد کاربران

بپرس