renter

/ˈrentər//ˈrentə/

معنی: اجاره دهنده، موجر، مستاجر، بکرایه واگذارنده
معانی دیگر: اجاره کننده، سلاک پرداز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an owner of real estate who makes property available for rent.

(2) تعریف: one who rents property; tenant.

جمله های نمونه

1. Others renter the work force after raising a finally, to fill a void in their lives.
[ترجمه گوگل]برخی دیگر پس از بالا بردن در نهایت نیروی کار را اجاره می کنند تا خلاء زندگی خود را پر کنند
[ترجمه ترگمان]بقیه وسائل کار را بعد از بالا بردن بالاخره برای پر کردن خلا در زندگی خود دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As a renter you might feel deceived if you answered the ad.
[ترجمه گوگل]اگر به آگهی پاسخ دهید ممکن است به عنوان یک مستاجر احساس فریب کنید
[ترجمه ترگمان]به عنوان مستاجر، ممکنه اشتباه کرده باشی اگه به تبلیغات جواب بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Using a Silvercar app on a smartphone, a renter simply scans the QR code on any car in the lot he or she wants.
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک برنامه Silvercar در تلفن هوشمند، یک اجاره‌کننده به سادگی کد QR را در هر ماشینی در قسمت مورد نظر خود اسکن می‌کند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک app Silvercar بر روی یک گوشی هوشمند، یک مستاجر به سادگی کد QR را در هر اتومبیلی که او می خواهد اسکن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To guarantor, the behavior of renter will become decisive factor it will undertake contingent liability.
[ترجمه گوگل]برای ضامن، رفتار مستاجر عامل تعیین کننده ای خواهد بود که مسئولیت احتمالی را بر عهده می گیرد
[ترجمه ترگمان]برای ضامن، رفتار وسائل نقلیه عامل تعیین کننده ای خواهد بود که مسئولیت مشروط را به عهده خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The renter shall keep the house in a neat orderly state.
[ترجمه گوگل]مستاجر باید خانه را در وضعیت منظمی نگه دارد
[ترجمه ترگمان]مستاجر باید خونه رو با نظم مرتب نگه داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The renter pays the electric and gas bills.
[ترجمه زهرا آل فرج] مستاجر قبض برق گاز پرداخت میکند
|
[ترجمه گوگل]مستاجر قبض برق و گاز را پرداخت می کند
[ترجمه ترگمان]مستاجر وسائل الکتریکی و گاز را پرداخت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Renter must meet standard age, driver and credit requirements hour advance reservation required.
[ترجمه گوگل]مستاجر باید شرایط استاندارد سن، راننده و اعتبار را داشته باشد
[ترجمه ترگمان]Renter باید به سن استاندارد، راننده و الزامات اعتبار مورد نیاز قبل از رزرو کردن نیاز داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If you are a renter and need to make an online inquiry, please click here.
[ترجمه گوگل]اگر مستاجر هستید و نیاز به استعلام آنلاین دارید، لطفا اینجا را کلیک کنید
[ترجمه ترگمان]اگر شما مستاجر هستید و نیاز دارید یک سوال آنلاین داشته باشید، لطفا اینجا کلیک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The renter refused to remit the rent until a roofer removed the rotten wood from the rotten roof.
[ترجمه گوگل]مستاجر از پرداخت اجاره امتناع کرد تا اینکه یک سقف ساز چوب های پوسیده را از سقف پوسیده خارج کرد
[ترجمه ترگمان]مستاجر حاضر نشد اجاره را تا زمانی که roofer چوبی پوسیده را از سقف فاسد حذف کند، اجاره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When the landlord and renter reach an agreement, they sign a contract called a lease.
[ترجمه گوگل]زمانی که موجر و مستاجر به توافق می رسند، قراردادی به نام اجاره نامه امضا می کنند
[ترجمه ترگمان]زمانی که صاحبخانه و مستاجر به توافق می رسند، قراردادی به نام اجاره را امضا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The purpose of the two-thirds vote requirement for local bonds is to protect property owners from renter tyranny.
[ترجمه گوگل]هدف از الزام دو سوم آرا برای اوراق قرضه محلی محافظت از صاحبان املاک در برابر استبداد اجاره‌دهنده است
[ترجمه ترگمان]هدف از دو سوم نیاز برای اوراق قرضه محلی محافظت از مالکان املاک در برابر ظلم و ستم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The firm based its rankings on occupancy, rents, affordability, renter demand and new construction.
[ترجمه گوگل]این شرکت رتبه بندی خود را بر اساس اشغال، اجاره، مقرون به صرفه بودن، تقاضای مستاجر و ساخت و ساز جدید استوار کرد
[ترجمه ترگمان]این شرکت در رده بندی خود در مورد سکونت، اجاره، هزینه های مستاجر، مستاجر و ساخت وساز جدید قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But unless covered by his own insurance, the second renter may have to sue the negligent tenant to recoup the losses.
[ترجمه گوگل]اما اگر تحت پوشش بیمه خودش قرار نگیرد، مستاجر دوم ممکن است مجبور شود برای جبران خسارت از مستاجر سهل انگار شکایت کند
[ترجمه ترگمان]اما اگر بیمه خود را تحت پوشش بیمه خود نداشته باشید، وسائل دوم باید از مستاجر negligent شکایت کنند تا این ضرر را جبران کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Once having left the museum, you must buy another ticket to re - renter.
[ترجمه گوگل]پس از خروج از موزه، باید بلیط دیگری برای اجاره مجدد بخرید
[ترجمه ترگمان]وقتی از موزه خارج شدی باید یه بلیط دیگه برای مستاجر بخری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اجاره دهنده (اسم)
bailer, renter, lessor, locator, bailor

موجر (اسم)
letter, renter, lessor, landlord, hirer

مستاجر (اسم)
renter, occupant, lodger, sharecropper, tenant, leaseholder, roomer, socager

بکرایه واگذارنده (اسم)
renter, rentier

تخصصی

[سینما] پخش کنده

انگلیسی به انگلیسی

• one who makes regular payments in exchange for uses property in exchange for regular payments; one who allows someone to use property in return for regular payments

پیشنهاد کاربران

1اجاره نشین، اجاره کننده، مستاجر
2اجاره دهنده، موجر
موجر

بپرس