rented

جمله های نمونه

1. a rented car
ماشین کرایه شده

2. a rented house
خانه ی اجاره ای

3. i rented his house
خانه ی او را اجاره کردم.

4. ghodsi had rented her apartment to me
قدسی آپارتمانش را به من اجاره داده بود.

5. graduation cap and gown can be rented
جامه و کلاه مراسم پایان تحصیل را می توان کرایه کرد.

6. We rented a house on the seafront for the summer.
[ترجمه گوگل]برای تابستان خانه ای در کنار دریا اجاره کردیم
[ترجمه ترگمان]ما یه خونه رو برای تابستون اجاره کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They rented a cabin for their vacation.
[ترجمه گوگل]آنها برای تعطیلات خود یک کابین اجاره کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک کابین برای تعطیلات آن ها اجاره کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They closed the house up and rented an apartment in the city.
[ترجمه گوگل]خانه را بستند و آپارتمانی در شهر اجاره کردند
[ترجمه ترگمان]خونه رو بستن و یه آپارتمان تو شهر اجاره کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We rented a villa in Spain last summer.
[ترجمه گوگل]تابستان گذشته یک ویلا در اسپانیا اجاره کردیم
[ترجمه ترگمان]ما در تابستان گذشته یک ویلای در اسپانیا اجاره کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The farm has been rented by my father.
[ترجمه گوگل]مزرعه توسط پدرم اجاره شده است
[ترجمه ترگمان] مزرعه توسط پدرم اجاره داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We did up the old apartment and rented it out.
[ترجمه گوگل]آپارتمان قدیمی را درست کردیم و اجاره کردیم
[ترجمه ترگمان]ما آپارتمان قدیمی رو انجام دادیم و اونجا رو اجاره کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mr. Hill rented this land to us.
[ترجمه گوگل]آقای هیل این زمین را به ما اجاره داده است
[ترجمه ترگمان] آقای هیل این سرزمین رو به ما اجاره کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The land is rented out to other farmers.
[ترجمه گوگل]زمین به کشاورزان دیگر اجاره داده می شود
[ترجمه ترگمان]این زمین به کشاورزان دیگر اجاره داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She's rented a room above a shop.
[ترجمه گوگل]او یک اتاق بالای یک مغازه اجاره کرده است
[ترجمه ترگمان]اتاقی بالای مغازه اجاره کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (about property) hired, used in exchange for regular payments; let, provided in exchange for regular payments

پیشنهاد کاربران

مورد اجاره
اجاره کردن. اجاره ای. کرایه کردن
اجاره ای
اجاره کردن

اجاره شده

بپرس