rental

/ˈrentl̩//ˈrentl̩/

معنی: اجاره نامه، وجه اجاره، اجارهای
معانی دیگر: اجاره بها، مبلغ کرایه، عمل کرایه دادن یا اجاره دادن، وابسته به اجاره یا کرایه، کرایه ای، سلاکی، استیجاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an apartment or commercial property available for rent.
مشابه: room

(2) تعریف: an amount offered or received as rent.
مشابه: rent

(3) تعریف: an income derived from rented property.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to rent.

جمله های نمونه

1. rental books
کتاب های کرایه ای

2. rental costs to meet the pocketbooks of teachers
اجاره بها که مناسب درآمد معلمان باشد

3. a rental agency
بنگاه کرایه ی اتومبیل و غیره

4. a rental car
اتومبیل کرایه ای

5. a rental house
خانه ی استیجاری

6. a rental unit
خانه (یا آپارتمان) اجاره ای

7. car rental
کرایه (دادن) اتومبیل

8. the average rental for each room is $ 50
میانگین اجاره ی هر اتاق 50 دلار است.

9. this house leases at a monthly rental of $600
کرایه ی ماهیانه ی این خانه 600 دلار است.

10. The land leases at a monthly rental of $500.
[ترجمه گوگل]زمین با اجاره ماهانه 500 دلار اجاره داده می شود
[ترجمه ترگمان]کرایه کردن زمین با اجاره ماهیانه ۵۰۰ دلار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There'll be a rental car waiting for you at the airport.
[ترجمه گوگل]یک ماشین کرایه ای در فرودگاه منتظر شما خواهد بود
[ترجمه ترگمان]یک اتومبیل کرایه ای در فرودگاه منتظر شما خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He wanted to amortize his fixed rental cost by stretching the operating hours.
[ترجمه گوگل]او می خواست با طولانی کردن ساعات کار، هزینه ثابت اجاره خود را مستهلک کند
[ترجمه ترگمان]او می خواست هزینه اجاره ثابت خود را با کش دادن ساعات کاری افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I wrote a letter to the car rental agency, explaining what had happened.
[ترجمه گوگل]نامه ای به آژانس کرایه ماشین نوشتم و توضیح دادم که چه اتفاقی افتاده است
[ترجمه ترگمان]من نامه ای به آژانس کرایه اتومبیل نوشتم و توضیح دادم که چه اتفاقی افتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Property rental is quite expensive here.
[ترجمه گوگل]اجاره ملک در اینجا بسیار گران است
[ترجمه ترگمان]اجاره املاک در اینجا بسیار گران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As the car rental industry polarizes,[sentence dictionary] business will go to the bigger companies.
[ترجمه گوگل]همانطور که صنعت کرایه اتومبیل قطبی می شود، تجارت [فرهنگ جملات] به سمت شرکت های بزرگتر خواهد رفت
[ترجمه ترگمان]به عنوان صنعت اجاره ماشین، کسب وکار [ فرهنگ لغت ] به شرکت های بزرگ تر خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Most rental prices have held steady this year.
[ترجمه گوگل]اکثر قیمت‌های اجاره در سال جاری ثابت بوده‌اند
[ترجمه ترگمان]اکثر قیمت اجاره در سال جاری ثابت مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اجاره نامه (اسم)
lease, rental

وجه اجاره (اسم)
rental

اجاره ای (صفت)
rental, leased

انگلیسی به انگلیسی

• available to lease or rent
money paid as rent; income earned from rent payments; property that is leased or rented; act of leasing, act of renting
rental means connected with the renting out of goods.
the rental is the amount of money that you have to pay when you rent something such as a television or a car.

پیشنهاد کاربران

وجه اجاره
خانه اجاره ای
کلبه اجاره ای
اقامتگاه اجاره ای
اجاره ای
مال اجاره

بپرس