renominate

جمله های نمونه

1. He was renominated and confirmed by referendum for a further six-year term in October 198
[ترجمه گوگل]او مجددا نامزد شد و با همه پرسی برای یک دوره شش ساله دیگر در اکتبر 198 تایید شد
[ترجمه ترگمان]او در همه پرسی برای دوره شش ساله رئیس جمهور در اکتبر سال ۱۹۸ مورد تایید و تایید قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was also poised to renominate the incumbent prime minister, Nuri al-Maliki.
[ترجمه گوگل]همچنین قرار بود نوری المالکی، نخست وزیر کنونی را مجدداً معرفی کند
[ترجمه ترگمان]همچنین مشخص شد که نوری مالکی، نخست وزیر کنونی، نیز به این مقام منصوب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Democrats will renominate President Obama as their candidate at their national convention the following week.
[ترجمه گوگل]دموکرات ها در کنوانسیون ملی خود در هفته آینده بار دیگر پرزیدنت اوباما را به عنوان نامزد خود معرفی خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها رئیس جمهور اوباما را به عنوان نامزد خود در کنوانسیون ملی خود در هفته بعد اعلام خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Both Major and Hurd were then immediately nominated as candidates for the second round, while Heseltine was also renominated.
[ترجمه گوگل]پس از آن هم میجر و هم هرد بلافاصله به عنوان نامزدهای دور دوم معرفی شدند، در حالی که Heseltine نیز مجددا نامزد شد
[ترجمه ترگمان]هم Major و هم Hurd بلافاصله به عنوان کاندیدا برای دور دوم نامزد شدند در حالی که Heseltine نیز مجددا نامزد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Michael Feroli, an economist with JPMorgan in New York, said having a Democratic president renominate a Republican Fed chairman "should be a positive for foreign investor confidence. "
[ترجمه گوگل]مایکل فروولی، اقتصاددان JPMorgan در نیویورک، گفت که انتخاب مجدد رئیس جمهور دموکرات رئیس فدرال رزرو توسط یک رئیس جمهور دموکرات "باید برای اعتماد سرمایه گذاران خارجی مثبت باشد "
[ترجمه ترگمان]مایکل Feroli، یک اقتصاددان با JPMorgan در نیویورک، گفت که داشتن یک رئیس جمهور دموکرات به نام \"رئیس بانک مرکزی\" باید برای اعتماد سرمایه گذاران خارجی مثبت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gates also announced he is recommending to the president that he renominate Adm.
[ترجمه گوگل]گیتس همچنین اعلام کرد که به رئیس جمهور توصیه می کند که ادم را مجدداً نامزد کند
[ترجمه ترگمان]همچنین گیتس اعلام کرد که او به رئیس جمهور توصیه می کند که از دریادار مایک مولن استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In addition, Obama will need to decide possibly by next fall whether to renominate Bernanke for a second four-year term as chairman. His current term ends on January 3 20
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اوباما باید احتمالاً تا پاییز آینده تصمیم بگیرد که آیا برنانکه را برای دومین دوره چهار ساله به عنوان رئیس انتخاب کند یا خیر دوره فعلی او در 3 20 ژانویه به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، اوباما باید در آینده نزدیک به to برنانک برای دومین دوره چهار ساله خود تصمیم بگیرد دوره کنونی او در تاریخ ۲۰ ژانویه به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• reappoint, nominate again, redesignate someone for a particular position or office

پیشنهاد کاربران

بپرس