rennin


(آنزیم منعقدکننده ی شیر که از پوست شکم گوساله و غیره به دست می آید) رنین، دلمه ساز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the chief enzyme in rennet.

جمله های نمونه

1. MANCIA : Well, no question that rennin inhibitors are a new class of agents, promising agents.
[ترجمه گوگل]مانسیا: خوب، شکی نیست که مهارکننده‌های رنین دسته جدیدی از عوامل هستند، عوامل امیدوارکننده
[ترجمه ترگمان]خوب، هیچ شکی نیست که inhibitors rennin، یک طبقه جدید از ماموران و مامورهای محلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Would you like to outlook the direct rennin inhibition in the future?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید در آینده به مهار مستقیم رنین نگاه کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا دوست دارید به مهار direct مستقیم در آینده فکر کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Result: CQT can decrease the blood pressure, rennin and angiotensinexpression in plasma of RHR.
[ترجمه گوگل]نتیجه: CQT می تواند فشار خون، رنین و بیان آنژیوتانسین را در پلاسما RHR کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه: CQT می تواند فشار خون، rennin و angiotensinexpression در پلاسما را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Well, no question that rennin inhibitors are a new class of agents, promising agents.
[ترجمه گوگل]خوب، شکی نیست که مهارکننده‌های رنین دسته جدیدی از عوامل هستند، عوامل امیدوارکننده
[ترجمه ترگمان]خوب، هیچ شکی نیست که inhibitors rennin، یک طبقه جدید از ماموران و مامورهای محلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Propofol can inhibit rennin angiotensin system, which may be one of the mechanisms responsible for hemodynamic depression of propofol.
[ترجمه گوگل]پروپوفول می تواند سیستم آنژیوتانسین رنین را مهار کند که ممکن است یکی از مکانیسم های مسئول افسردگی همودینامیک پروپوفول باشد
[ترجمه ترگمان]Propofol می تواند سیستم آنژیوتانسین نوع آنژیوتانسین را مهار کند که ممکن است یکی از مکانیسم های مسئول برای افسردگی hemodynamic باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pawpaw fruit contains pawpaw alkali, papain, rennin, carotene, and rich amino acids (17 kinds) and multiple nutritive elements.
[ترجمه گوگل]میوه Pawpaw حاوی قلیایی پنجه پا، پاپائین، رنین، کاروتن و اسیدهای آمینه غنی (17 نوع) و عناصر مغذی متعدد است
[ترجمه ترگمان]fruit شامل pawpaw، papain، rennin، carotene، and و اسیده ای آمینه غنی (۱۷ نوع)و چندین عنصر غذایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rennin, an enzyme from calf stomachs, but now produced by genetically engineered micrnicroorganisms, can also be used to promote curd formation.
[ترجمه گوگل]رنین، آنزیمی از معده گوساله ها، اما اکنون توسط میکروارگانیسم های دستکاری شده ژنتیکی تولید می شود، همچنین می تواند برای تقویت تشکیل کشک استفاده شود
[ترجمه ترگمان]Rennin، یک آنزیم از شکم گوساله، اما در حال حاضر تولید شده توسط micrnicroorganisms مهندسی ژنتیک می تواند برای ترویج تشکیل curd مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The renal rennin activity showed no significant difference among 3 groups.
[ترجمه گوگل]فعالیت رنین کلیه در 3 گروه تفاوت معنی داری نشان نداد
[ترجمه ترگمان]فعالیت rennin renal هیچ تفاوت معنی داری را بین ۳ گروه نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rennin activity ( RA ) and proteolytic activity ( PA ) of pepsin rennin and rennet were studied.
[ترجمه گوگل]فعالیت رنین (RA) و فعالیت پروتئولیتیک (PA) پپسین رنین و مایه پنیر مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]فعالیت Rennin و activity proteolytic (PA)از pepsin rennin و مایه پنیر مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The promise of these drugs is also connected to the fact that we have begun to understand that rennin may have effects independently on the formation of angiotensin II to the traditional pathways.
[ترجمه گوگل]وعده این داروها همچنین به این واقعیت مرتبط است که ما شروع به درک این موضوع کرده‌ایم که رنین ممکن است به طور مستقل بر تشکیل آنژیوتانسین II به مسیرهای سنتی تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]وعده این داروها نیز به این حقیقت مرتبط است که ما شروع به درک این مساله کرده ایم که rennin ممکن است اثرات مستقل بر تشکیل آنژیوتانسین II به مسیرهای سنتی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. KC can inhibit the production of collagen and increase myocardial compliance and its mechanism may be involved in the regulation of rennin angiotensin aldosterone system.
[ترجمه گوگل]KC می تواند تولید کلاژن را مهار کند و انطباق قلبی را افزایش دهد و مکانیسم آن ممکن است در تنظیم سیستم رنین آنژیوتانسین آلدوسترون نقش داشته باشد
[ترجمه ترگمان]KC می تواند تولید کلاژن را مهار کرده و سازگاری عضلات قلب را افزایش دهد و مکانیسم آن ممکن است در تنظیم سیستم of آنژیوتانسین aldosterone دخیل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Aim To evaluate the association between the molecular variants of rennin angiotensin system and the risk of acute myocardial infarction (AMI) in Chinese Han population.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی ارتباط بین انواع مولکولی سیستم آنژیوتانسین رنین و خطر انفارکتوس حاد میوکارد (AMI) در جمعیت هان چینی
[ترجمه ترگمان]هدف برای ارزیابی ارتباط بین انواع مولکولی سیستم آنژیوتانسین و خطر بیماری های قلبی حاد (آی ام ای)در جمعیت هان چین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If these would demonstrate that then there would be an even stronger rationale to use rennin inhibitors alone or in combination.
[ترجمه گوگل]اگر اینها این را نشان دهند، منطق قوی‌تری برای استفاده از مهارکننده‌های رنین به تنهایی یا ترکیبی وجود خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اگر این ها ثابت کنند که پس از آن منطق قوی تری برای استفاده از بازدارنده های rennin به تنهایی و یا در ترکیب وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. No significant changes were observed in glomerular filtration rate and rennin activity after administration of RDA.
[ترجمه گوگل]پس از تجویز RDA، هیچ تغییر قابل توجهی در میزان فیلتراسیون گلومرولی و فعالیت رنین مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]هیچ تغییرات قابل توجهی در نرخ فیلتراسیون glomerular و فعالیت rennin پس از مدیریت of مشاهده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] رنین ؛ رنین یا کایموزین، آنزمی در معده نشخوارکنندگان جوان که شیر را لخته می کند .
[صنایع غذایی] رنین : آنزیم پروتئاز لخته کننده شیر که از شیردان نشخوارکنندگان جوان و شیرخوار اسخراج می کنند و در پنیرسازی مورد استفاده است

انگلیسی به انگلیسی

• enzyme used to curdle milk and produce cheese, active component in rennet (derived from the mucous membrane of the fourth stomach of young cows)

پیشنهاد کاربران

دلمه ساز ( اسم ) : آنزیمی که باعث انعقاد شیر در معده می شود تا سرعت عبور شیر از دستگاه گوارش را کند کند.

بپرس