renewed

/rəˈnuːd//rɪˈnjuːd/

معنی: مجدد
معانی دیگر: تجدیدشده، تازه شده، نوشده

جمله های نمونه

1. he renewed his passport
گذرنامه ی خود را تجدید کرد.

2. i renewed my offer
پیشنهاد خود را تجدید کردم.

3. they renewed their friendship
دوستی خود را از سر گرفتند.

4. the enemy renewed its attacks
دشمن حملات خود را از سرگرفت.

5. the workers renewed their demand
کارگران خواسته ی خود را تکرار کردند.

6. his contract was renewed
قرارداد او تجدید شد.

7. the two nations renewed the knots between them
دو ملت پیوندهای میان خود را تجدید کردند.

8. a good night's sleep renewed her strength
یک شب خواب راحت به او نیروی تازه بخشید.

9. she started work with renewed enthusiasm
با اشتیاق مجدد شروع به کار کرد.

10. The piping will need to be renewed.
[ترجمه گوگل]لوله کشی باید تجدید شود
[ترجمه ترگمان]The باید تجدید شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The army renewed its assault on the capital.
[ترجمه گوگل]ارتش حمله خود به پایتخت را از سر گرفت
[ترجمه ترگمان]ارتش حمله خود را به پایتخت تمدید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After praying, I felt spiritually renewed.
[ترجمه گوگل]بعد از خواندن نماز احساس تجدید روحی کردم
[ترجمه ترگمان]پس از دعا، احساس کردم که روح از نو احیا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The pilot renewed contact with the control tower.
[ترجمه گوگل]خلبان دوباره با برج مراقبت تماس گرفت
[ترجمه ترگمان]خلبان با برج کنترل تماس گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The project is to go ahead following renewed promises of aid from the UN.
[ترجمه گوگل]این پروژه قرار است در پی وعده های مجدد کمک های سازمان ملل انجام شود
[ترجمه ترگمان]این پروژه به دنبال وعده های مکرر کمک از سازمان ملل ادامه خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I have renewed my subscription to the evening paper.
[ترجمه مرتضی] من اشتراک روزنامه عصر خود را تمدید کردم
|
[ترجمه گوگل]من اشتراک خود را در روزنامه عصر تمدید کردم
[ترجمه ترگمان]من subscription را به روزنامه عصر باز کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The threat of renewed civil war looms ahead.
[ترجمه گوگل]خطر از سرگیری جنگ داخلی در پیش است
[ترجمه ترگمان]خطر جنگ داخلی دوباره در پیش رو به رو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مجدد (صفت)
further, second, renewed

انگلیسی به انگلیسی

• renewed activities or attitudes have begun to happen or exist again after a period when they did not happen or exist.

پیشنهاد کاربران

مجدد، دوباره، تازه
احیا شده
شروع دوباره، به خصوص با افزایش علاقه یا قدرت
Will not be renewed : تمدید نخواهد شد
تمدید شده
مجدد
دوباره
نوین
نونوارشده
تازه تشکیل شده
بازسازی شده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس