rending


معنی: خارق

جمله های نمونه

1. the truck dumped the bricks with an ear- rending noise
کامیون آجرها را با صدای گوشخراشی خالی کرد.

مترادف ها

خارق (صفت)
rending, tearing, stepping out of line

پیشنهاد کاربران

بپرس