renal failure

جمله های نمونه

1. He collapsed from acute renal failure.
[ترجمه گوگل]او از نارسایی حاد کلیوی سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]او از نارسایی حاد کلیوی برکنار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In chronic renal failure, hypercalcemia is a common complication in dialysis patients.
[ترجمه گوگل]در نارسایی مزمن کلیه، هیپرکلسمی یک عارضه شایع در بیماران دیالیزی است
[ترجمه ترگمان]در نارسایی مزمن کلیه، hypercalcemia یک مشکل رایج در بیماران دیالیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is seen commonly in acute renal failure, and less commonly in chronic renal failure.
[ترجمه گوگل]این معمولاً در نارسایی حاد کلیه و کمتر در نارسایی مزمن کلیه دیده می شود
[ترجمه ترگمان]این عموما در نارسایی حاد کلیوی و عموما در نارسایی مزمن کلیه مشاهده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Patients with renal failure are, in effect, undergoing an osmotic diuresis since solute load per remaining functioning nephron is increased.
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به نارسایی کلیوی در واقع تحت یک دیورز اسمزی قرار می گیرند زیرا بار املاح به ازای نفرون فعال باقیمانده افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به نارسایی کلیه به صورت معلول، تحت فشار اسمزی هستند چون بار حل شده در هر کارکرد باقیمانده افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Discussion A problem in studying acute renal failure is the lack of a clearly agreed definition.
[ترجمه گوگل]بحث یک مشکل در مطالعه نارسایی حاد کلیه، فقدان یک تعریف کاملاً مورد توافق است
[ترجمه ترگمان]بحث در مورد یک مساله در مطالعه نارسایی حاد کلیوی فقدان یک تعریف واضح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He had diabetes and renal failure.
[ترجمه گوگل]دیابت و نارسایی کلیه داشت
[ترجمه ترگمان]او دیابت و نارسایی کلیه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When renal failure supervenes with sodium and water retention contributing significantly to hypertension, then a diuretic may be particularly useful.
[ترجمه گوگل]هنگامی که نارسایی کلیوی با احتباس سدیم و آب همراه باشد که به طور قابل توجهی به فشار خون بالا کمک می کند، یک دیورتیک ممکن است به ویژه مفید باشد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که نارسایی کلیه با حفظ سدیم و آب به میزان قابل توجهی به فشار خون کمک می کند، یک diuretic می تواند به طور خاص مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This definition would not identify severe renal failure in children.
[ترجمه گوگل]این تعریف نارسایی شدید کلیوی را در کودکان شناسایی نمی کند
[ترجمه ترگمان]این تعریف نتوانست نارسایی شدید کلیوی در کودکان را شناسایی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hypocalcemia is a common abnormality in chronic renal failure.
[ترجمه گوگل]هیپوکلسمی یک ناهنجاری شایع در نارسایی مزمن کلیه است
[ترجمه ترگمان]Hypocalcemia یک ناهنجاری رایج در نارسایی مزمن کلیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The results in patients with chronic renal failure are interesting, but clinically irrelevant.
[ترجمه گوگل]نتایج در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه جالب است، اما از نظر بالینی بی ربط است
[ترجمه ترگمان]نتایج در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه، جالب هستند، اما از لحاظ بالینی بی ربط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. However, end-stage renal failure caused by chronic hypokalemia is extremely rare in humans.
[ترجمه گوگل]با این حال، نارسایی کلیه در مرحله نهایی ناشی از هیپوکالمی مزمن در انسان بسیار نادر است
[ترجمه ترگمان]با این حال، نارسایی مزمن کلیه ناشی از hypokalemia مزمن در انسان ها بسیار نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our study also underestimates the incidence of acute renal failure in one other way.
[ترجمه گوگل]مطالعه ما همچنین بروز نارسایی حاد کلیه را از یک راه دیگر دست کم می گیرد
[ترجمه ترگمان]مطالعه ما همچنین رخداد نارسایی حاد کلیوی را به یک روش دیگر نیز کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If hypercalcemia develops in mild renal failure, one must search for causes of hypercalcemia other than renal disease.
[ترجمه گوگل]اگر هیپرکلسمی در نارسایی خفیف کلیوی ایجاد شود، باید علل هیپرکلسمی غیر از بیماری کلیوی را جستجو کرد
[ترجمه ترگمان]اگر hypercalcemia در نارسایی شدید کلیوی رشد کند، فرد باید به دنبال علل of غیر از بیماری کلیه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Patients aged under 1 bedridden patients, and patients with renal failure or a history of kidney transplantation were excluded.
[ترجمه گوگل]بیماران زیر 1 سال بیماران بستری و بیماران مبتلا به نارسایی کلیه یا سابقه پیوند کلیه از مطالعه خارج شدند
[ترجمه ترگمان]بیماران در بیماران بستری ۱ بیمار بستری هستند و بیمارانی با نارسایی کلیه یا سابقه پیوند کلیه محروم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• kidney failure, lack of kidney function

پیشنهاد کاربران