1. Many just call him a Renaissance Man, or the man famous for his loud suits.
[ترجمه گوگل]خیلی ها فقط او را مرد رنسانس یا مردی که به خاطر کت و شلوارهای پر سر و صدایش معروف است می خوانند
[ترجمه ترگمان]بسیاری او را مرد رنسانس می نامند، یا مردی که به خاطر کت و شلوار بلند او مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری او را مرد رنسانس می نامند، یا مردی که به خاطر کت و شلوار بلند او مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. But he's a bit of a Renaissance Man, if you know what I mean.
[ترجمه گوگل]اما اگر منظور من را بدانید، او کمی یک مرد رنسانس است
[ترجمه ترگمان]اما او یک دوره رنسانس است، اگر تو منظور من را می دانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما او یک دوره رنسانس است، اگر تو منظور من را می دانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A true Renaissance man, Benjamin Daunbey.
[ترجمه گوگل]یک مرد واقعی رنسانس، بنجامین دانبی
[ترجمه ترگمان]بنیامین Daunbey، یک محقق واقعی رنسانس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنیامین Daunbey، یک محقق واقعی رنسانس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Nothing short of the resurrection of Renaissance man seems to be on the cards, in command of all knowledge.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که چیزی کمتر از رستاخیز انسان رنسانس، در اختیار همه دانش ها، در کار نیست
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که هیچ چیز کوتاهی از رستاخیز مرد رنسانس بر روی ورق ها و در حکم همه دانش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که هیچ چیز کوتاهی از رستاخیز مرد رنسانس بر روی ورق ها و در حکم همه دانش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was a full-on Renaissance man.
[ترجمه گوگل]او یک مرد تمام عیار رنسانس بود
[ترجمه ترگمان]او مردی بود که در دوره رنسانس به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مردی بود که در دوره رنسانس به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The burglar as Renaissance man, Luther sketches Old Masters in museums.
[ترجمه گوگل]سارق در نقش مرد رنسانس، لوتر در موزهها، استادان قدیمی را ترسیم میکند
[ترجمه ترگمان]- دزد به عنوان مرد رنسانس، استادان قدیم را در موزه ها به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]- دزد به عنوان مرد رنسانس، استادان قدیم را در موزه ها به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. So what if you're hardly a Renaissance man or woman?
[ترجمه گوگل]پس اگر به سختی یک مرد یا زن دوره رنسانس نباشید چه؟
[ترجمه ترگمان]خب، اگه تو دوره رنسانس یا زن دوره رنسانس نیستی چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خب، اگه تو دوره رنسانس یا زن دوره رنسانس نیستی چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Penned by that Renaissance man of the Enlightenment, Voltaire, Candide is steeped in the political and philosophical controversies of the 1750s.
[ترجمه گوگل]کاندید که توسط آن مرد رنسانس روشنگری، ولتر نوشته شده است، غرق در مجادلات سیاسی و فلسفی دهه 1750 است
[ترجمه ترگمان]کاندید شدن با آن مرد دوره رنسانس، ول تر، کاندید در مباحثات سیاسی و فلسفی دهه ۱۷۵۰ غرق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کاندید شدن با آن مرد دوره رنسانس، ول تر، کاندید در مباحثات سیاسی و فلسفی دهه ۱۷۵۰ غرق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Renaissance man in the film industry idolizes Martin Scorsese: "His greatest success comes from his constant self-challenge. "
[ترجمه گوگل]مرد رنسانسی در صنعت سینما، مارتین اسکورسیزی را بت میداند: "بزرگترین موفقیت او از خود چالشی مداوم او ناشی میشود "
[ترجمه ترگمان]مرد رنسانس در صنعت فیلم \"مارتین اسکورسیزی\" را شکست داد: \" بزرگ ترین موفقیت او ناشی از self مداوم او است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرد رنسانس در صنعت فیلم \"مارتین اسکورسیزی\" را شکست داد: \" بزرگ ترین موفقیت او ناشی از self مداوم او است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His plays show the imposing grandeur of the Renaissance man with infinite desire for self - fulfillment.
[ترجمه گوگل]نمایشنامههای او عظمت و عظمت مرد رنسانس را با میل بینهایت برای خودشکوفایی نشان میدهد
[ترجمه ترگمان]نمایشنامه های او شکوه و جلال مرد رنسانس را با اشتیاق بی پایان برای تحقق بخشیدن به خود نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمایشنامه های او شکوه و جلال مرد رنسانس را با اشتیاق بی پایان برای تحقق بخشیدن به خود نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Larry is a true Renaissance man, His best ideas are about 500 years old.
[ترجمه گوگل]لری یک مرد واقعی رنسانس است، بهترین ایده های او حدود 500 سال قدمت دارد
[ترجمه ترگمان]لری یک مرد رنسانس حقیقی است، بهترین ایده ها در حدود ۵۰۰ سال قدمت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لری یک مرد رنسانس حقیقی است، بهترین ایده ها در حدود ۵۰۰ سال قدمت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He's a writer, politician, musician and athlete - a real Renaissance man.
[ترجمه گوگل]او یک نویسنده، سیاستمدار، موسیقیدان و ورزشکار است - یک مرد واقعی رنسانس
[ترجمه ترگمان]او نویسنده، سیاست مدار، موسیقی دان، ورزش کار و یک مرد رنسانس واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او نویسنده، سیاست مدار، موسیقی دان، ورزش کار و یک مرد رنسانس واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Intellectual contemplation and the raw physicality of the athlete happily coexist in Renaissance man.
[ترجمه گوگل]تأمل فکری و فیزیک خام ورزشکار با خوشحالی در انسان رنسانس همزیستی دارند
[ترجمه ترگمان]تفکر عقلانی و تن خام ورزش کار، با خوشحالی در زمان رنسانس با یکدیگر هم زیستی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تفکر عقلانی و تن خام ورزش کار، با خوشحالی در زمان رنسانس با یکدیگر هم زیستی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Sam Hawthorne, in the jargon of the times, was a Renaissance man.
[ترجمه گوگل]سام هاتورن، در اصطلاح روزگار، مردی رنسانس بود
[ترجمه ترگمان]سام Hawthorne، با اصطلاحات فنی زمانه، یک مرد رنسانس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سام Hawthorne، با اصطلاحات فنی زمانه، یک مرد رنسانس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید