1. Her book captures the quintessence of Renaissance humanism.
[ترجمه گوگل]کتاب او ماهیت اومانیسم رنسانس را به تصویر می کشد
[ترجمه ترگمان]کتاب او عصاره انسان گرایی رنسانس را در برگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The theme of the conference is renaissance Europe.
[ترجمه گوگل]موضوع کنفرانس اروپای رنسانس است
[ترجمه ترگمان]موضوع کنفرانس اروپا رنسانس اروپا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Renaissance art is not really his province - he specializes in the modern period.
[ترجمه گوگل]هنر رنسانس واقعاً استان او نیست - او در دوره مدرن تخصص دارد
[ترجمه ترگمان]هنر رنسانس واقعا استانی نیست که در دوره معاصر تخصص دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Popular art is experiencing a renaissance.
[ترجمه گوگل]هنر عامه پسند در حال تجربه یک رنسانس است
[ترجمه ترگمان]هنر مردمی دارد یک رنسانس را تجربه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Some excerpts from a Renaissance mass are spatchcocked into Gluck's pallid Don Juan music.
[ترجمه گوگل]برخی از گزیدههایی از یک توده رنسانس در موسیقی دونژوان رنگآمیز گلوک قرار میگیرد
[ترجمه ترگمان]برخی از گزیده آثار سبک رنسانس به سبک موسیقی دون ژوان pallid گلوک سرازیر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His paintings prefigure the development of perspective in Renaissance art.
[ترجمه گوگل]نقاشی های او پیش از توسعه دیدگاه در هنر رنسانس است
[ترجمه ترگمان]نقاشی های او پیشرفت پرسپکتیو را در هنر رنسانس نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Fry was a connoisseur of Renaissance art.
8. Architecturally, these churches reflected the impact of the Renaissance.
[ترجمه گوگل]از نظر معماری، این کلیساها منعکس کننده تأثیر رنسانس بودند
[ترجمه ترگمان]این کلیساها تاثیرات رنسانس را منعکس می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Folk music is currently enjoying a renaissance.
[ترجمه گوگل]موسیقی محلی در حال حاضر در حال لذت بردن از یک رنسانس است
[ترجمه ترگمان]موسیقی محلی در حال حاضر از یک رنسانس لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Opera in Britain is enjoying a long-awaited renaissance.
[ترجمه گوگل]اپرا در بریتانیا از رنسانس مورد انتظار لذت می برد
[ترجمه ترگمان]اپرا در بریتانیا از یک رنسانس طولانی مدت لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Some of the Renaissance buildings are gorgeous.
[ترجمه گوگل]برخی از ساختمان های رنسانس بسیار زیبا هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از ساختمان های دوره رنسانس بسیار عالی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Renaissance W door sits strangely with the Gothic.
[ترجمه گوگل]درب رنسانس W به طرز عجیبی با گوتیک می نشیند
[ترجمه ترگمان]در دوره رنسانس با سبک گوتیک به طرز عجیبی نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Renaissance must have been a very interesting time to have been alive.
[ترجمه گوگل]رنسانس باید زمان بسیار جالبی برای زنده بودن بوده باشد
[ترجمه ترگمان]رنسانس باید زمان بسیار جالبی بوده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. To do so is perhaps to judge the Renaissance too much by present-day criteria.
[ترجمه گوگل]انجام این کار شاید قضاوت بیش از حد در مورد رنسانس با معیارهای امروزی باشد
[ترجمه ترگمان]انجام این کار شاید برای قضاوت درباره دوره رنسانس بیش از حد از معیارهای زمان حاضر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The renaissance was not destined to endure; predictably, it led to no enlightenment.
[ترجمه گوگل]مقدر نبود که رنسانس دوام بیاورد به طور قابل پیش بینی، منجر به هیچ روشنگری نشد
[ترجمه ترگمان]دوره رنسانس قرار نبود که آن را تحمل کند، همان طور که قابل پیش بینی بود، به هیچ روشنی منتهی نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید