1. The President became vehement in his remonstration.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور در تظاهرات خود شدیدا شد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور سخت خشمگین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور سخت خشمگین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Their combined remonstrations had as much effect on him as bugs have on windshields.
[ترجمه گوگل]تظاهرات ترکیبی آنها همانقدر روی او تأثیر گذاشت که اشکالات روی شیشه جلو
[ترجمه ترگمان]remonstrations مرکب آن ها به اندازه حشرات روی او اثر گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]remonstrations مرکب آن ها به اندازه حشرات روی او اثر گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Meandering wildly, I provoked yells of annoyance and remonstration from passing motorists.
[ترجمه گوگل]در پیچ و خم وحشیانه، فریادهای آزاردهنده و اعتراض رانندگان عبوری را برانگیختم
[ترجمه ترگمان]دیوانه وار فریاد کشیدم و صدای فریاد annoyance و remonstration را از پشت سر آلن motorists رد کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیوانه وار فریاد کشیدم و صدای فریاد annoyance و remonstration را از پشت سر آلن motorists رد کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The sound of breaking glass - muffled remonstrations.
[ترجمه گوگل]صدای شکستن شیشه - تظاهرات خفه
[ترجمه ترگمان]صدای شکستن شیشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدای شکستن شیشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Therefore, this paper analyzes Wang's art of remonstration and persuasion from the angle of rhetoric inference, and discusses its law and characteristics.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این مقاله به تحلیل هنر تذکر و متقاعدسازی وانگ از زاویه استنباط بلاغی پرداخته و قانون و ویژگی های آن را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این مقاله به تحلیل هنر remonstration و ترغیب از زاویه استنباط معانی اشاره می کند و در مورد قانون و ویژگی های آن بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این مقاله به تحلیل هنر remonstration و ترغیب از زاویه استنباط معانی اشاره می کند و در مورد قانون و ویژگی های آن بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I could often hear the teacher's voice in the nest room, remonstration about some unimportant matter.
[ترجمه گوگل]اغلب میتوانستم صدای معلم را در اتاق آشیانه بشنوم، اعتراضی در مورد یک موضوع بیاهمیت
[ترجمه ترگمان]من اغلب می توانستم صدای معلم را در اتاق لانه بشنوم، و در مورد یک موضوع بی اهمیت صحبت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من اغلب می توانستم صدای معلم را در اتاق لانه بشنوم، و در مورد یک موضوع بی اهمیت صحبت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In essence, this categorical imperative is an expression of the oft-heard moral remonstration: ‘what if everybody did that?
[ترجمه گوگل]در اصل، این امر قاطع بیانگر این اعتراض اخلاقی است که اغلب شنیده شده است: «اگر همه این کار را میکردند چه؟
[ترجمه ترگمان]در اصل، این امر قطعی یک بیان از remonstration اخلاقی تکراری است: \" اگر همه این کار را می کردند چه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اصل، این امر قطعی یک بیان از remonstration اخلاقی تکراری است: \" اگر همه این کار را می کردند چه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید