1. she was remembering them what they already knewآنچه را که قبلا می دانستند به آنها یادآوری می کرد.2. she blushed at remembering her own past mistakesبا یادآوری اشتباهات گذشته،صورتش از خجالت سرخ شد.
مثال:Don’t become neglectful about remembering God. از�یادآوری� خدا غافل نباشید. از �بیاد آوردن� خدا غافل نباشید.1 - یاد بود 2 - یاد روز 3 - سالگردهمیشه هستدر اینستاگرام برای کسانی که از دنیا میروند از Remembering استفاده میکنندبه یاد سپارییادبودیادآوری+ عکس و لینک