remediation

/rəˌmidiˈeɪʃən//rəˌmidiˈeɪʃən/

(آموزش) درمان ناتوانی آموزشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the act or process of providing remedial aid for (a learning disability or the like).

جمله های نمونه

1. Remediation solutions Bioremediation is currently attracting a lot of attention as a remedial technique.
[ترجمه گوگل]راه حل های اصلاح زیست پالایی در حال حاضر به عنوان یک تکنیک اصلاحی توجه زیادی را به خود جلب کرده است
[ترجمه ترگمان]؟ راهکارهای remediation در حال حاضر توجه بسیاری را به یک روش درمانی جلب می نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The group proposed the final remediation plan.
[ترجمه گوگل]این گروه طرح اصلاح نهایی را پیشنهاد کرد
[ترجمه ترگمان]این گروه طرح اصلاح نهایی را پیشنهاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Second, chemical fertilizer and pesticide pollution remediation.
[ترجمه گوگل]دوم، کود شیمیایی و پاکسازی آلودگی آفت کش ها
[ترجمه ترگمان]دوم، کودهای شیمیایی و اصلاح آلودگی آفت کش ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Enmax can perform many types of pit remediation, high solids processing ( HSP ) and water treatment.
[ترجمه گوگل]Enmax می تواند انواع مختلفی از اصلاح گودال، پردازش با مواد جامد بالا (HSP) و تصفیه آب را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]Enmax می تواند انواع زیادی از ترمیم حفره، پردازش جامدات بالا (HSP)و تصفیه آب را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The addition of the surfactants can accelerate remediation work.
[ترجمه گوگل]افزودن سورفکتانت ها می تواند کار اصلاح را تسریع کند
[ترجمه ترگمان]این surfactants ها می توانند کار ترمیمی را تسریع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Follow up audit findings and remediation.
[ترجمه گوگل]پیگیری یافته های حسابرسی و اصلاح
[ترجمه ترگمان]پی گیری و اصلاح نتایج حسابرسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The characteristics, hazards, translocation, distribution and ecological remediation of atrazine were introduced in this paper.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌ها، خطرات، جابه‌جایی، توزیع و اصلاح اکولوژیکی آترازین در این مقاله معرفی شد
[ترجمه ترگمان]خصوصیات، مخاطرات، انتقال، توزیع و اصلاح اکولوژیکی of در این مقاله معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The absorption of cadmium and the capability of remediation and the character of growth of Lycopus lucidus Turcz, in soils contaminated by Cd were studied with pot culture experiment.
[ترجمه گوگل]جذب کادمیوم و قابلیت اصلاح و ویژگی رشد Lycopus lucidus Turcz در خاکهای آلوده به کادمیوم با آزمایش کشت گلدانی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]جذب کادمیم و قابلیت ترمیم و خصوصیات رشد of lucidus Turcz، در خاک های آلوده به Cd، با آزمایش فرهنگ pot مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Currently there are three kinds of remediation technologies including physical, chemical and bioremediation.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر سه نوع فناوری اصلاح وجود دارد که شامل پاکسازی فیزیکی، شیمیایی و زیستی است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر سه نوع تکنولوژی درمان شامل فیزیکی، شیمیایی و bioremediation وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Remediation technologies for contaminated sites at the present in the world is summarized.
[ترجمه گوگل]فن آوری های اصلاحی برای سایت های آلوده در حال حاضر در جهان خلاصه شده است
[ترجمه ترگمان]فن آوری های remediation برای سایت های آلوده در حال حاضر در جهان خلاصه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The remediation techniques contain physical treatment, such as dredging, capping, and bioremediation.
[ترجمه گوگل]تکنیک‌های اصلاح شامل درمان فیزیکی، مانند لایروبی، دربندی، و بیولوژیکی است
[ترجمه ترگمان]روش های اصلاح شامل عملیات فیزیکی مانند لایروبی، capping و bioremediation هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In terms of the remediation pattern of registration system administration process and administration litigation.
[ترجمه گوگل]از نظر الگوی اصلاح فرآیند مدیریت سیستم ثبت و دعاوی اداری
[ترجمه ترگمان]از نظر الگوی اصلاحی فرآیند مدیریت سیستم ثبت و دادرسی اداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The experimental study on the electrokinetic remediation of phenol - polluted sand soil was performed at the laboratory.
[ترجمه گوگل]مطالعه تجربی بر روی اصلاح الکتروکینتیک خاک ماسه ای آلوده به فنل در آزمایشگاه انجام شد
[ترجمه ترگمان]مطالعه تجربی بر روی احیای electrokinetic خاک ماسه آلوده به فنول در آزمایشگاه انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This orientation to language complements the way we conceive of remediation.
[ترجمه گوگل]این گرایش به زبان، روشی را که ما از اصلاح تصور می کنیم، تکمیل می کند
[ترجمه ترگمان]این جهت گیری به زبان، روشی که ما از اصلاح درک می کنیم را تکمیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• healing, repairing, correcting, bringing something into proper form

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : remediate / remedy
✅️ اسم ( noun ) : remedy / remediation
✅️ صفت ( adjective ) : remedial / remediable
✅️ قید ( adverb ) : _
بازسازی و احیای مجدد
[فرآوری مواد معدنی] پالایش، تصفیه
عیب زدائی
تصفیه
پاکسازی محیط زیست از مواد سمی
احیاء
بهبود
اصلاح
ترمیم

بپرس