rembrandt

/ˈremˌbrænt//ˈremˌbrænt/

رامبرانت (نقاش هلندی)

جمله های نمونه

1. rembrandt hangs in the metropolitan museum
آثار رامبراند را در موزه ی متروپولیتن به نمایش گذاشته اند.

2. That's not an original Rembrandt, it's an imitation.
[ترجمه گوگل]این یک رامبراند اصلی نیست، یک تقلید است
[ترجمه ترگمان]این یک Rembrandt واقعی نیست، این یک تقلید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The painting is by a pupil of Rembrandt.
[ترجمه گوگل]این نقاشی از شاگرد رامبراند است
[ترجمه ترگمان]نقاشی توسط شاگرد رامبران ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is an artist, just as surely as Rembrandt or any other first-rate portrait painter is one.
[ترجمه گوگل]او یک هنرمند است، دقیقاً به همان اندازه که رامبراند یا هر نقاش پرتره درجه یک دیگری هنرمند است
[ترجمه ترگمان]او یک هنرمند است، درست همان طور که surely یا هر نقاش پرتره درجه اول دیگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The exhibition includes drawings by Rembrandt.
[ترجمه گوگل]این نمایشگاه شامل نقاشی هایی از رامبراند است
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه شامل نقاشی های رامبراند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The attribution of this painting to Rembrandt has never been questioned.
[ترجمه گوگل]انتساب این نقاشی به رامبراند هرگز مورد تردید قرار نگرفته است
[ترجمه ترگمان]نسبت این نقاشی به رامبران هرگز مورد سوال قرار نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As always, Rembrandt offers as many possibilities as one wants to pursue.
[ترجمه گوگل]مثل همیشه، رامبراند به همان اندازه که می‌خواهد دنبال کند، فرصت‌هایی را ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]مانند همیشه، رامبراند، بسیاری از احتمالات را به عنوان یک فرد برای دنبال کردن پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A detail of a Rembrandt portrait illustrating the technique of chiaroscuro.
[ترجمه گوگل]جزئیات پرتره رامبراند که تکنیک کیاروسکورو را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]جزئیاتی درباره یک پرتره رامبراند، که تکنیک of را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When Rembrandt hit par he went below with the gold ingots and the pemmican and the portable beds. Gold is a night word belonging to the chthonian mind: it has dream in it and mythos.
[ترجمه گوگل]هنگامی که رامبراند به سطح رسید، با شمش‌های طلا، پمیکن و تخت‌های قابل حمل پایین رفت طلا یک کلمه شبانه است که متعلق به ذهن چتونی است: رویا و اسطوره در آن است
[ترجمه ترگمان]هنگامی که رامبران از par تخمین زد، با شمش های طلا و the و بس ترهای قابل حمل به پایین رفت طلا یک واژه شبانه متعلق به ذهن chthonian است: رویایی در آن و mythos
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Rembrandt began to work as a professional portraitist about 163
[ترجمه گوگل]رامبراند در حدود سال 163 شروع به کار به عنوان یک چهره نگار حرفه ای کرد
[ترجمه ترگمان]Rembrandt به عنوان یک تک portraitist حرفه ای در حدود ۱۶۳ سالگی شروع به کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One was by the Dutch artist Rembrandt, another by the Spanish artist Velazquez, and another was by the Italian artist, Titian.
[ترجمه گوگل]یکی از رامبراند، هنرمند هلندی، ولاسکوئز هنرمند اسپانیایی و دیگری توسط هنرمند ایتالیایی، تیتیان
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها نقاش هلندی Rembrandt بود، دیگری به وسیله ولاسکوئز، نقاش اسپانیایی، و دیگری به وسیله هنرمند ایتالیایی تیسین ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The guests toasting the return of their beloved Rembrandt have no idea how complicated the sting operation was.
[ترجمه گوگل]میهمانانی که بازگشت رامبراند محبوبشان را برشته می کنند، نمی دانند که عملیات نیش زدن چقدر پیچیده بوده است
[ترجمه ترگمان]The که دوباره of را برشته می کردند هیچ نمی دانستند که عملیات ضربتی چه قدر پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was a fertile time for art (Rembrandt, Vermeer) and literature (Racine, Moliere, Milton, Pascal) and unfortunately, bad philosophy (Hobbes, Locke).
[ترجمه گوگل]آن زمان برای هنر (رامبراند، ورمیر) و ادبیات (راسین، مولیر، میلتون، پاسکال) و متأسفانه، فلسفه بد (هابز، لاک) دوران باروری بود
[ترجمه ترگمان]این یک زمان حاصلخیز برای هنر (رامبراند، ورمیر)و ادبیات (راسین، مولیر، میلتون، پاسکال)و متاسفانه، فلسفه بد (هابز، لاک)بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This painting is a typical Rembrandt.
[ترجمه گوگل]این نقاشی یک رامبراند معمولی است
[ترجمه ترگمان]این نقاشی یک رامبران معمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A sculpture of a faun by Rembrandt Bugatti sits on a windowsill in a conference room where transactions are discussed.
[ترجمه گوگل]مجسمه ای از جانوران توسط رامبراند بوگاتی روی طاقچه در یک اتاق کنفرانس نشسته است که در آن معاملات مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]یک مجسمه از a faun توسط رامبران Bugatti در یک اتاق کنفرانس بر روی لبه پنجره قرار دارد که در آن معاملات مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (1606-69) dutch painter and artist (famous for his works "bathsheba" and "aristotle contemplating the bust of homer")

پیشنهاد کاربران

نقاش هلندی
رام رانت ( نقاش اهل هلند )
نقاش معروف هلندی

بپرس