remanent


(نادر) پس مانده، باقیمانده، بقیه، بازمانده، پس مانده

تخصصی

[برق و الکترونیک] پس ماند

انگلیسی به انگلیسی

• remaining, left over, residual

پیشنهاد کاربران

there was a small remanent of cake on the table, I perceived
من دریافتم که یکم از باقیمانده کیک روی میز مونده بود.

بپرس