remake

/ˈriːˈmeɪk//ˌriːˈmeɪk/

معنی: تعمیر کردن
معانی دیگر: از نو ساختن، باز ساختن، نوسازی، بازسازی، دوباره سازی، باز ساختن نوسازی

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: remakes, remaking, remade
• : تعریف: to make again or in a new form; reconstruct.
مشابه: repeat
اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process of remaking.
مشابه: repeat

(2) تعریف: something that is made again, esp. a film.

جمله های نمونه

1. It is a remake of an old film.
[ترجمه سعیده] این اقتباسی از یک فیلم قدیمی است
|
[ترجمه گوگل]این یک بازسازی از یک فیلم قدیمی است
[ترجمه ترگمان]آن بازسازی یک فیلم قدیمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He plays the lead in a remake of the 1920s comedy classic.
[ترجمه گوگل]او نقش اصلی را در بازسازی کمدی کلاسیک دهه 1920 ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]او در فیلم کلاسیک کمدی (۱۹۲۰)، نقش بازی را بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The remake of 'Casablanca' was a pale imitation of the original movie.
[ترجمه گوگل]بازسازی «کازابلانکا» تقلیدی کم رنگ از فیلم اصلی بود
[ترجمه ترگمان]بازسازی کازابلانکا تقلیدی رنگ پریده از فیلم اصلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Do you prefer the remake of 'King Kong' to the original?
[ترجمه گوگل]آیا بازسازی «کینگ کنگ» را به نسخه اصلی ترجیح می دهید؟
[ترجمه ترگمان]آیا نسخه بازسازی شده پادشاه هنگ کنگ را به اصل ترجیح می دهید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They argue that only private capitalists can remake Poland's economy.
[ترجمه گوگل]آنها استدلال می کنند که فقط سرمایه داران خصوصی می توانند اقتصاد لهستان را بازسازی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها استدلال می کنند که تنها سرمایه داران خصوصی می توانند اقتصاد لهستان را بازسازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He has the technology-he can remake you. Keep those order forms coming in.
[ترجمه گوگل]او تکنولوژی را دارد - او می تواند شما را دوباره بسازد آن فرم های سفارش را نگه دارید
[ترجمه ترگمان]او تکنولوژی دارد - می تواند شما را از نو بسازد این نظم و ترتیب را حفظ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A remake of the movie is on the drawing board.
[ترجمه گوگل]بازسازی فیلم روی تخته طراحی است
[ترجمه ترگمان]بازسازی فیلم روی صفحه نقاشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Remake the joint if necessary, bedding the overlapping section on a generous bed of silicone-rubber mastic.
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم، محل اتصال را دوباره بسازید، بخش همپوشانی را روی یک بستر سخاوتمندانه از ماستیک لاستیکی سیلیکونی قرار دهید
[ترجمه ترگمان]در صورت لزوم، قسمت همپوشانی را بر روی یک بس تر generous از سیلیکون - لاستیک silicone انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All the energy and excitement in this live-action remake of the much-loved Disney animated film went into merchandizing and marketing.
[ترجمه گوگل]تمام انرژی و هیجان در این بازسازی لایو اکشن انیمیشن محبوب دیزنی به سمت تجارت و بازاریابی رفت
[ترجمه ترگمان]تمام انرژی و هیجان در این فیلم زنده و زنده فیلم انیمیشن دیزنی به merchandizing و marketing تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There she hoped to remake her life through music.
[ترجمه گوگل]در آنجا او امیدوار بود که زندگی خود را از طریق موسیقی بازسازی کند
[ترجمه ترگمان]امیدوار بود که زندگیش را از طریق موسیقی از نو بسازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She could remake all the garments.
[ترجمه گوگل]او می توانست همه لباس ها را دوباره بسازد
[ترجمه ترگمان]او می توانست تمام لباس هایم را از نو بسازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was like watching a clumsy remake of an old movie.
[ترجمه گوگل]مثل تماشای یک بازسازی ناشیانه از یک فیلم قدیمی بود
[ترجمه ترگمان]مثل تماشای یک فیلم نو از یک فیلم قدیمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But the remake, ranging from farce to a touch of sentiment, isn't at all bad.
[ترجمه گوگل]اما بازسازی، از مسخره تا حسی متفاوت، اصلا بد نیست
[ترجمه ترگمان]اما بازسازی، که از مسخرگی گرفته تا لمس احساسات متفاوت است، اصلا بد نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The new version represents just the fifth major remake of the Corvette in its 44-year history.
[ترجمه گوگل]نسخه جدید تنها نشان دهنده پنجمین بازسازی بزرگ کوروت در تاریخ 44 ساله آن است
[ترجمه ترگمان]نسخه جدید، تنها پنجمین بازسازی بزرگ the در تاریخ ۴۴ ساله خود را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Industrialization need remake traditional culture and transfer its style.
[ترجمه گوگل]صنعتی شدن نیازمند بازآفرینی فرهنگ سنتی و انتقال سبک آن است
[ترجمه ترگمان]صنعتی سازی به بازسازی فرهنگ سنتی و انتقال سبک آن نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تعمیر کردن (فعل)
service, fix, repair, remodel, remedy, restore, patch, tinker, vamp, mend, refit, remake, renovate, refashion, rehash

تخصصی

[سینما] دوباره سازی (فیلم )

انگلیسی به انگلیسی

• act of remaking, act of doing again; newly made version, new edition (esp. of a film)
make again, do again, re-create
if you remake something, you make it again, especially in a better way.

پیشنهاد کاربران

۱. از نو ساختن ۲. ( از داستانی ) دوباره فیلم تهیه کردن
مثال:
Europe is remaking itself politically within the matrix of the European Community.
اروپا دارد خودش را از لحاظ سیاسی توی قالب جامعه اروپایی از نو می سازد.
باز آفرینی کردن
در بازی های ویدئویی و سینما؛ به محصولاتی گفته می شود که از نگاه فنی و مکانیک ( در بازی ها: گیم پلی، گرافیک، صداپیشگی، صداگذاری، موسیقی، بافت ها، وضوح تصویر، کنترل ها، مکانیک رانندگی، وسایل نقلیه، دوربین، مدل ها ) در حالتی که استاندارد زمان حال و فناوری های نوین است، نباشند و از این رو، توسط توسعه دهندگان خود اثر یا توسعه دهندگان خارجی ( منظور توسعه دهندگانی به غیر از توسعه دهندگان اصلی اثر ) در طی روندِ تولید طولانی یا کوتاه دوباره سازی می شوند.
...
[مشاهده متن کامل]

تمثیل ها: بازسازی رزیدنت ایول ۴ ( ب. و ) ، بازسازی سری هری پاتر ( س )

دوباره ساختن
ورژن جدید یا متفاوتی از یک فیلم یا موسیقی قدیمی
اصلاح
remake ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: بازساخته
تعریف: برداشت یا نسخۀ جدیدی از یک فیلم قدیمی

بپرس