1. dynamic relocation
جابجایی پویا
2. The company says the cost of relocation will be negligible.
[ترجمه گوگل]این شرکت می گوید هزینه جابجایی ناچیز خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این شرکت می گوید هزینه نقل مکان قابل چشم پوشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این شرکت می گوید هزینه نقل مکان قابل چشم پوشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Relocation expenses were paid to encourage senior staff to move to the region.
[ترجمه گوگل]هزینه های جابجایی برای تشویق کارکنان ارشد به نقل مکان به منطقه پرداخت شد
[ترجمه ترگمان]هزینه های Relocation برای تشویق کارمندان ارشد به حرکت به منطقه پرداخت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هزینه های Relocation برای تشویق کارمندان ارشد به حرکت به منطقه پرداخت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Moreover many firms will use relocation as an opportunity to shed jobs or introduce cheaper and less worthwhile ones.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بسیاری از شرکت ها از جابجایی به عنوان فرصتی برای از بین بردن شغل یا معرفی شرکت های ارزان تر و کم ارزش تر استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بسیاری از شرکت ها از نقل مکان به عنوان فرصتی برای ایجاد شغل یا معرفی موارد ارزان تر و کم تر ارزشمند استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بسیاری از شرکت ها از نقل مکان به عنوان فرصتی برای ایجاد شغل یا معرفی موارد ارزان تر و کم تر ارزشمند استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The system relating to the Head Office relocation has been reasonably successful.
[ترجمه گوگل]سیستم مربوط به جابجایی دفتر مرکزی نسبتاً موفق بوده است
[ترجمه ترگمان]سیستم مربوط به جابجایی دفتر رئیس به طور معقولی موفق بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیستم مربوط به جابجایی دفتر رئیس به طور معقولی موفق بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Many of those affected by the relocation had left the south as refugees from the conflict there in the previous decade.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کسانی که تحت تأثیر این جابجایی قرار گرفتند، جنوب را به عنوان پناهنده از درگیری در دهه قبل ترک کردند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کسانی که تحت تاثیر این نقل مکان قرار گرفته بودند، جنوب را به عنوان پناهنده از درگیری آنجا در دهه گذشته ترک کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کسانی که تحت تاثیر این نقل مکان قرار گرفته بودند، جنوب را به عنوان پناهنده از درگیری آنجا در دهه گذشته ترک کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A section at the end looks at relocation allowances offered to new recruits who have to move to take up an appointment.
[ترجمه گوگل]بخشی در پایان به کمک هزینه جابجایی ارائه شده به افراد جدید که باید برای گرفتن یک قرار نقل مکان کنند، می پردازد
[ترجمه ترگمان]یک بخش در پایان، کمک هزینه نقل مکان را که به نیروهای جدید پیشنهاد شده که باید برای گرفتن یک قرار ملاقات حرکت کنند، بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک بخش در پایان، کمک هزینه نقل مکان را که به نیروهای جدید پیشنهاد شده که باید برای گرفتن یک قرار ملاقات حرکت کنند، بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Relocation is bound to cause a certain amount of disruption in the running of the business.
[ترجمه گوگل]جابجایی به طور قطع باعث ایجاد اختلال در اداره تجارت می شود
[ترجمه ترگمان]Relocation موظف است تا میزان معینی از اختلال در اجرای کسب وکار را ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Relocation موظف است تا میزان معینی از اختلال در اجرای کسب وکار را ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They were engaged before the relocation and given their induction training in a nearby hotel.
[ترجمه گوگل]آنها قبل از جابجایی نامزد بودند و در یک هتل مجاور آموزش مقدماتی خود را سپری کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها قبل از نقل مکان شرکت کرده بودند و آموزش های induction را در یک هتل نزدیک انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها قبل از نقل مکان شرکت کرده بودند و آموزش های induction را در یک هتل نزدیک انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The blow was softened somewhat by the relocation of a cream cake factory bringing 700 jobs.
[ترجمه گوگل]این ضربه تا حدودی با جابجایی کارخانه کیک خامه ای که 700 شغل ایجاد کرد، کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]این ضربه تا حدی با نقل مکان یک کارخانه کیک خامه ای که ۷۰۰ شغل را به همراه داشت، نرم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ضربه تا حدی با نقل مکان یک کارخانه کیک خامه ای که ۷۰۰ شغل را به همراه داشت، نرم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A suitable relocation compensation and benefits package also needs to be provided.
[ترجمه گوگل]همچنین باید یک بسته غرامت و مزایای نقل مکان مناسب ارائه شود
[ترجمه ترگمان]یک جبران اقامت مناسب و بسته مزایایی نیز باید فراهم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک جبران اقامت مناسب و بسته مزایایی نیز باید فراهم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. However, over the period of the relocation programme, house prices rose considerably.
[ترجمه گوگل]با این حال، در طول دوره برنامه جابجایی، قیمت مسکن به میزان قابل توجهی افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]با این حال، طی دوره برنامه جابجایی، قیمت خانه به طور قابل توجهی افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، طی دوره برنامه جابجایی، قیمت خانه به طور قابل توجهی افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The relocation of large companies is likely to attract national television, radio and newspaper coverage.
[ترجمه گوگل]جابهجایی شرکتهای بزرگ احتمالا پوشش خبری تلویزیون ملی، رادیو و روزنامهها را به خود جلب خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]جابجایی شرکت های بزرگ به احتمال زیاد باعث جلب توجه تلویزیون ملی، رادیو و روزنامه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جابجایی شرکت های بزرگ به احتمال زیاد باعث جلب توجه تلویزیون ملی، رادیو و روزنامه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Some relocation policies exclude new recruits from receiving other allowances, such as travel and accommodation expenses.
[ترجمه گوگل]برخی از سیاستهای جابجایی، استخدامهای جدید را از دریافت کمک هزینههای دیگر، مانند هزینههای سفر و اقامت محروم میکند
[ترجمه ترگمان]برخی از سیاست های نقل مکان، افراد جدید را از دریافت مزایای دیگر مانند هزینه های سفر و اقامت معاف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از سیاست های نقل مکان، افراد جدید را از دریافت مزایای دیگر مانند هزینه های سفر و اقامت معاف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید