reliquary

/ˈrelɪkwəri//ˈrelɪkwəri/

معنی: محفظه عتیقه، جعبه اشیاء متبرکه
معانی دیگر: (کلیسا) ظرف یا محفظه ای که اشیای مذهبی را در آن نگه می دارند، ظرف مخصص نگهداری اثار مقدس یاباستانی، باقیمانده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: reliquaries
• : تعریف: a container or shrine in which relics are kept or displayed.

جمله های نمونه

1. The duke secretly removed the relics from the reliquary.
[ترجمه گوگل]دوک به طور مخفیانه آثار را از زیارتگاه خارج کرد
[ترجمه ترگمان]دوک آثار باقیمانده را از قاب آویز بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The red velvet background of the reliquary is studded with precious gems and valuable ornaments donated by her grateful clients.
[ترجمه گوگل]زمینه مخمل قرمز این ضریح با جواهرات گرانبها و زیور آلات ارزشمند اهدایی مشتریان قدرشناس او پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]پس زمینه مخمل قرمز of با جواهرات گران قیمتی و زیورآلات با ارزش که به وسیله مشتریان سپاسگزار وی اهدا شده است، تزئین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The relic reposes in a glass-fronted reliquary beneath a side altar of the same church in which it was first interred.
[ترجمه گوگل]این یادگار در یک ضریح شیشه‌ای در زیر محراب جانبی همان کلیسا که برای اولین بار در آن دفن شده بود قرار دارد
[ترجمه ترگمان]یادگار relic در یک محراب - در زیر محراب همان کلیسایی است که در آن به خاکش سپرده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the casket was found a small reliquary which contained the heart of the Saint.
[ترجمه گوگل]در تابوت یک تکیه کوچک یافت شد که حاوی قلب مقدس بود
[ترجمه ترگمان]در تابوت جعبه کوچکی پیدا کردند که قلب سنت مران را در آن قرار داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. According to an old custom the reliquary of St Genevieve is never exposed without that of St Marcel.
[ترجمه گوگل]طبق یک رسم قدیمی، یادگار سنت ژنویو هرگز بدون سنت مارسل در معرض دید قرار نمی‌گیرد
[ترجمه ترگمان]بنا به سنت قدیمی سنت ژنویو، سنت سنت ژنویو، بی آن که به سنت مارسل برسد، هرگز در معرض خطر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The reliquary consists of the figure of the Saint from the head to the waist and is situated in an upright position.
[ترجمه گوگل]ضریح متشکل از پیکر مقدس از سر تا کمر است و در حالت عمودی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]The شامل شکل سن از روی سر تا کمر است و در موقعیت عمودی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The decoration is lavish as befits a bejewelled reliquary writ large.
[ترجمه گوگل]تزئینات مجلل است، همانطور که در خور یک تکیه بزرگ نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]تزیین به گونه ای که شایسته یک writ bejewelled است، پر هزینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The reliquary was a fine specimen of that type of art and of very good quality and in fine condition.
[ترجمه گوگل]ضریح یک نمونه خوب از آن نوع هنر و با کیفیت بسیار خوب و سالم بود
[ترجمه ترگمان]The نمونه خوبی از این نوع هنر و کیفیت خوب و شرایط خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sides of the reliquary are about an inch long and it is 73 percent gold.
[ترجمه گوگل]اضلاع ضریح حدود یک اینچ طول دارد و 73 درصد آن طلا است
[ترجمه ترگمان]کناره های of حدود یک اینچ طول دارد و ۷۳ درصد آن طلا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He added the cross is the only reliquary that came from an emperor, so it carries levels of religious and historical significance.
[ترجمه گوگل]او اضافه کرد که صلیب تنها یادگاری است که از یک امپراتور آمده است، بنابراین دارای سطوحی از اهمیت مذهبی و تاریخی است
[ترجمه ترگمان]وی افزود که صلیب تنها reliquary است که از یک امپراتور به دست آمده است، به همین دلیل اهمیت تاریخی و تاریخی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's a reliquary, or coffer. From the 6th century, the Crux Vaticana is purported to contain fragments of the cross on which Jesus was crucified.
[ترجمه گوگل]این تکیه یا خزانه است از قرن ششم، Crux Vaticana ادعا می شود که حاوی قطعاتی از صلیب است که عیسی بر روی آن مصلوب شده است
[ترجمه ترگمان]یک صندوق یا صندوق است از قرن ششم، Crux vaticana به منظور مهار بخش هایی از صلیب که عیسی به صلیب کشیده شده است، ادعا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A drop of molten silver from the reliquary produced a symmetrically placed mark through the layers of the folded cloth.
[ترجمه گوگل]قطره ای از نقره مذاب از ضریح، علامتی به طور متقارن در لایه های پارچه تا شده ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]یک قطره نقره مذاب از reliquary به طور قرینه در میان لایه های پارچه ای پیچیده قرار داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Here is an exquisite reliquary from the shrine of Saint Oda that harbours a phial of the Virgin Mary's breast milk.
[ترجمه گوگل]در اینجا یک تکیه نفیس از زیارتگاه سنت اودا وجود دارد که یک گلدان از شیر مادر مریم باکره را در خود جای داده است
[ترجمه ترگمان]این یک reliquary عالی از معبد سنت Oda است که شیشه شیر مادر مریم باکره را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One reliquary is called "Dice".
[ترجمه گوگل]یکی از تکیه ها «تاس» نام دارد
[ترجمه ترگمان]یک reliquary به نام \"Dice\" خوانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محفظه عتیقه (اسم)
reliquary

جعبه اشیاء متبرکه (اسم)
reliquary

انگلیسی به انگلیسی

• building or container for storing or displaying relics (esp. sacred relics)
a reliquary is a box in which a relic of a saint is kept.

پیشنهاد کاربران

صندوق متبرکات
reliquary ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: دُرج یادگاره
تعریف: ضریح یا جعبه یا تابوتی قابل حمل که بقایای جسد قدیسان در آن نگهداری میشود

بپرس