1. The sex differences in risk preference, religiosity, and criminality are all direct consequences of the sex differences in reproductive strategy.
[ترجمه گوگل]تفاوتهای جنسی در اولویت خطر، دینداری و جنایت همگی پیامدهای مستقیم تفاوتهای جنسیتی در استراتژی تولیدمثل هستند
[ترجمه ترگمان]تفاوت های جنسی در اولویت ریسک، تعصب مذهبی، و جنایتکاری همگی عواقب مستقیم تفاوت های جنسی در استراتژی تولید مثل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Americans, for all their overt religiosity, have dedicated their civilisation to proving Job wrong.
[ترجمه گوگل]آمریکایی ها، با همه دینداری آشکارشان، تمدن خود را وقف اثبات اشتباه ایوب کرده اند
[ترجمه ترگمان]آمریکایی ها، به خاطر تعصب مذهبی آشکار، تمدن خود را وقف اثبات غلط شغلی کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The essence of archaic religiosity is the scapegoat mechanism.
[ترجمه گوگل]جوهره دینداری باستانی مکانیسم قربانی است
[ترجمه ترگمان]ماهیت دینداری کهن، مکانیزم قربانی شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Like a see-saw, her drop had sent him soaring into religiosity.
[ترجمه گوگل]مانند یک اره، قطره اش او را به سمت دینداری اوج گرفته بود
[ترجمه ترگمان]همانطور که دیده می شد، سقوط او او را به مجلس مذهبی فرستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His books have tapped into a deep substratum of human religiosity.
[ترجمه گوگل]کتابهای او به زیرلایهای عمیق از دینداری بشر دست زدهاند
[ترجمه ترگمان]کتاب هایش به یک ریشه عمیق مذهب انسانی ضربه زده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The answer becomes clear when one looks deeper into the history of popular religiosity and superstition in Sicily.
[ترجمه گوگل]پاسخ زمانی روشن می شود که فرد عمیق تر به تاریخ دینداری و خرافات رایج در سیسیل نگاه کند
[ترجمه ترگمان]پاسخ به این سوال روشن می شود که فرد عمیق تر به تاریخچه تعصب مذهبی و خرافات در سیسیل نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Evolution's role to explain everything, however, stains it with a tinge of religiosity.
[ترجمه گوگل]با این حال، نقش تکامل در توضیح همه چیز، آن را با رنگی از دینداری آغشته می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، نقش اوولوشن برای توضیح همه چیز، لکه بر روی رنگ تعصب مذهبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. With these words St. Matthew puts into a synthetic form the new religiosity that Jesus brought with his coming.
[ترجمه گوگل]با این کلمات، سنت متی، دینداری جدیدی را که عیسی با آمدنش به ارمغان آورد، به شکلی ترکیبی در می آورد
[ترجمه ترگمان]با این کلمات، سنت متیو، تعصب مذهبی جدیدی را شکل می دهد که عیسی با آمدنش به اینجا آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Despite globalisation and technology, I predict a steady rise of religiosity worldwide.
[ترجمه گوگل]علیرغم جهانی شدن و فناوری، من افزایش مداوم دینداری در سراسر جهان را پیش بینی می کنم
[ترجمه ترگمان]با وجود جهانی شدن و تکنولوژی، من رشد ثابتی از تعصب مذهبی را در سراسر جهان پیش بینی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is not difficult to understand that such a religiosity was prone to self-righteousness and self-justification.
[ترجمه گوگل]درک این موضوع که چنین دینداری مستعد خودپسندی و توجیه خود بود، دشوار نیست
[ترجمه ترگمان]درک این که چنین تعصب مذهبی مستعد self و justification است، دشوار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Unitarianism – a sect that, perhaps more than any other, embodies the spirit of Enlightenment religiosity – saw its membership decline by 20 percent during the last quarter of the 20th century.
[ترجمه گوگل]وحدت گرایی - فرقه ای که شاید بیش از هر فرقه دیگری روح دینداری روشنگری را تجسم بخشد - شاهد کاهش 20 درصدی اعضای آن در ربع آخر قرن بیستم بود
[ترجمه ترگمان]اونیتاریانیسم - یک فرقه که شاید بیش از هر چیز دیگر، روح تعصب مذهبی را تجسم می کند - کاهش عضویت آن را تا ۲۰ درصد در طول ربع آخر قرن بیستم دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. ECLECTICISM : Nor can we find any willingness to make common cause with false religiosity as long as Christianity is accepted as one among many legitimate viewpoints.
[ترجمه گوگل]التقاط گرایی: مادامی که مسیحیت به عنوان یکی از دیدگاه های مشروع پذیرفته شود، ما نمی توانیم تمایلی برای ایجاد آرمان مشترک با دینداری کاذب پیدا کنیم
[ترجمه ترگمان]eclecticism: همچنین نمی توانیم هیچگونه تمایل به ایجاد انگیزه عمومی با تعصب مذهبی را تا زمانی که مسیحیت به عنوان یکی از بسیاری از دیدگاه های قانونی پذیرفته شود، بیابیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He describes an obscure, enigmatic group on the periphery of Hellenistic and Hebraic culture called the Therapeutae, marked by its religiosity.
[ترجمه گوگل]او گروهی مبهم و مرموز را در حاشیه فرهنگ هلنیستی و عبری به نام Therapeutae توصیف می کند که با مذهبی بودن آن مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]او یک گروه مبهم و مرموز در حاشیه فرهنگ هلنی و عبری به نام the را توصیف می کند که با تعصب مذهبی آن مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It's not all mystical New Age spiritualism, or even overt religiosity.
[ترجمه گوگل]این همه معنویت گرایی عرفانی عصر جدید یا حتی دینداری آشکار نیست
[ترجمه ترگمان]این همه مذهبی مذهبی، یا حتی مذهبی آشکار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید