1. this kind of torture is a relic of medieval savageries
این نوع شکنجه بازمانده ی وحشیگری های قرون وسطی است.
2. It was the last relic of the old system.
3. This stone axe is a relic of ancient times.
[ترجمه گوگل]این تبر سنگی یادگار دوران باستان است
[ترجمه ترگمان]این تبر سنگی، یادگار دوران باستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They believe that hunting is a relic of the past and are calling for it to be banned.
[ترجمه گوگل]آنها معتقدند شکار یادگاری از گذشته است و خواستار ممنوعیت آن هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها بر این باورند که شکار یک یادگار گذشته است و خواهان آن است که این شکار ممنوع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The building stands as the last remaining relic of the town's cotton industry.
[ترجمه گوگل]این ساختمان به عنوان آخرین یادگار باقی مانده از صنعت پنبه شهر است
[ترجمه ترگمان]این ساختمان آخرین بازمانده باقیمانده صنعت پنبه شهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This silver belt buckle is the only relic of the imprisoned soldiers that survives.
[ترجمه گوگل]این سگک کمربند نقره ای تنها یادگاری از سربازان زندانی است که زنده مانده است
[ترجمه ترگمان]این کمربند نقره ای تنها یادگاری از سربازان زندانی است که جان سالم به در برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Germany's asylum law is a relic of an era in European history which has passed.
[ترجمه گوگل]قانون پناهندگی آلمان یادگار دورانی در تاریخ اروپاست که سپری شده است
[ترجمه ترگمان]قانون پناهندگی آلمان، یادگار دوره ای از تاریخ اروپا است که به تصویب رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The relic was sold by auctioneers Christie's in London in July 199
[ترجمه گوگل]این اثر توسط حراج کریستیز در لندن در جولای 199 فروخته شد
[ترجمه ترگمان]این یادگار در روز ۱۹۹ ژوئیه با حراج حراج کریستی در لندن فروخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. No more relic hunting for today.
[ترجمه گوگل]امروز دیگر از شکار یادگاری خبری نیست
[ترجمه ترگمان] امروز چیزی برای شکار مونده نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A golden crown adorns the head and the relic is dressed in beautiful white robes delicately and artistically embroidered with gold.
[ترجمه گوگل]تاج طلایی سر را زینت میدهد و عبادتگاه با لباسهای سفید زیبایی که با ظرافت و هنرمندانه طلا دوزی شدهاند، پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]تاجی طلایی بر سر دارد و این یادگار در ردای سفید و زیبایی است که با ظرافت و زیبایی گلدوزی شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The relic was found in exactly the place indicated.
[ترجمه گوگل]یادگار دقیقاً در همان مکان مشخص شده پیدا شد
[ترجمه ترگمان]این یادگار دقیقا در همان محل دیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This is not some ancient practice, some relic from the past long since abandoned.
[ترجمه گوگل]این یک عمل باستانی نیست، برخی از آثار باقی مانده از گذشته که مدت هاست رها شده است
[ترجمه ترگمان]این یک تمرین قدیمی نیست، یادگار گذشته از مدت ها پیش متروک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The relic there was credited with making barren women pregnant and then relieving the pain of parturition.
[ترجمه گوگل]یادگاری که در آنجا وجود داشت باعث باردار شدن زنان نازا و سپس تسکین درد زایمان می شد
[ترجمه ترگمان]یادگار مانده به این بود که زنان barren باردار را باردار می سازند و سپس درد parturition را رها می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The khthons showed no interest in the ancient relic.
[ترجمه گوگل]ختون ها هیچ علاقه ای به آثار باستانی نشان نمی دادند
[ترجمه ترگمان]The هیچ علاقه ای به یادگار باستانی نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید