1. It means reliableness, and convinces other men that it can be trusted.
[ترجمه گوگل]این به معنای قابل اعتماد بودن است و مردان دیگر را متقاعد می کند که می توان به آن اعتماد کرد
[ترجمه ترگمان]این به معنی reliableness و متقاعد کردن افراد دیگر است که می توان به آن ها اعتماد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این به معنی reliableness و متقاعد کردن افراد دیگر است که می توان به آن ها اعتماد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Narrators can be roughly divided into two groups, reliableness and unreliableness, judged from the distance respectively perceived from hidden author, narrators and readers.
[ترجمه گوگل]راویان را می توان به طور تقریبی به دو گروه قابل اعتماد و غیرقابل اعتماد تقسیم کرد که به ترتیب از فاصله ای که از نویسنده پنهان، راویان و خوانندگان دریافت می شود قضاوت کرد
[ترجمه ترگمان]narrators و unreliableness به ترتیب به دو گروه تقسیم می شوند: reliableness و unreliableness، از فاصله دور از مولف پنهان، narrators و خوانندگان تشخیص داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]narrators و unreliableness به ترتیب به دو گروه تقسیم می شوند: reliableness و unreliableness، از فاصله دور از مولف پنهان، narrators و خوانندگان تشخیص داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The electricity and fluid symmetrical railroad switch's safeness, reliableness and practicableness on transfer lathe by adopting the design according to practice.
[ترجمه گوگل]ایمنی، قابلیت اطمینان و عملی بودن سوئیچ راه آهن متقارن برق و سیال در تراش انتقال با اتخاذ طراحی مطابق با عمل
[ترجمه ترگمان]برق و خطوط راه آهن متقارن، safeness، reliableness و practicableness در زمینه انتقال با استفاده از طراحی مطابق با عمل طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برق و خطوط راه آهن متقارن، safeness، reliableness و practicableness در زمینه انتقال با استفاده از طراحی مطابق با عمل طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Thus reliableness becomes a passport to the general esteem and confidence of mankind.
[ترجمه گوگل]بنابراین قابل اعتماد بودن به گذرنامه ای برای عزت و اعتماد عمومی بشر تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین reliableness تبدیل به گذرنامه برای اعتماد عمومی و اعتماد به نفس بشر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین reliableness تبدیل به گذرنامه برای اعتماد عمومی و اعتماد به نفس بشر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is valuably concluded that high reliableness can be achieved through the experiments.
[ترجمه گوگل]به طور قابل توجهی نتیجه گیری می شود که از طریق آزمایش ها می توان به قابلیت اطمینان بالایی دست یافت
[ترجمه ترگمان]valuably به این نتیجه رسید که reliableness بالا را می توان از طریق آزمایش ها به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]valuably به این نتیجه رسید که reliableness بالا را می توان از طریق آزمایش ها به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The electricity and fluid symmetrical railroad switch's safeness, reliableness and practicableness on lathedesign according to practice.
[ترجمه گوگل]ایمنی، قابلیت اطمینان و عملی بودن سوئیچ راه آهن متقارن برق و سیال در طراحی ماشین تراش طبق تمرین
[ترجمه ترگمان]برق و خطوط راه آهن متقارن، safeness، reliableness و practicableness در lathedesign مطابق با عمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برق و خطوط راه آهن متقارن، safeness، reliableness و practicableness در lathedesign مطابق با عمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The hydrogen-Oxygen generator can be applied to manual nad semi-auto cutting, Which is possessed of safty and reliableness. convenient operation and eminent economic benefits.
[ترجمه گوگل]ژنراتور هیدروژن-اکسیژن را می توان برای برش دستی و نیمه خودکار استفاده کرد که از ایمنی و اطمینان برخوردار است بهره برداری راحت و مزایای اقتصادی برجسته
[ترجمه ترگمان]ژنراتور اکسیژن - اکسیژن را می توان برای برش خودکار نادعلی استفاده کرد که حاوی safty و reliableness است هم کاری مناسب و منافع اقتصادی برجسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ژنراتور اکسیژن - اکسیژن را می توان برای برش خودکار نادعلی استفاده کرد که حاوی safty و reliableness است هم کاری مناسب و منافع اقتصادی برجسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید