1. The applicant has experience in teaching and, more relevantly, in industry.
[ترجمه گوگل]متقاضی دارای تجربه در تدریس و مرتبط تر در صنعت است
[ترجمه ترگمان]متقاضی در تدریس و، relevantly، در صنعت تجربه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متقاضی در تدریس و، relevantly، در صنعت تجربه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. For all you can tell, it is relevantly similar to situations in which you have made mistakes.
[ترجمه گوگل]با همه چیزهایی که می توانید بگویید، به طور مرتبط شبیه موقعیت هایی است که در آنها اشتباه کرده اید
[ترجمه ترگمان]برای تمام چیزهایی که می توانید بگویید، این شبیه شرایطی است که شما مرتکب اشتباه می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای تمام چیزهایی که می توانید بگویید، این شبیه شرایطی است که شما مرتکب اشتباه می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Wei Wangdi expresses, with buy recombine charge relevantly to be able to be reduced further.
[ترجمه گوگل]Wei Wangdi بیان می کند، با خرید recombine شارژ مربوطه قادر به کاهش بیشتر است
[ترجمه ترگمان]وی Wangdi بیان می کند، با خرید مجدد بار recombine، relevantly می تواند بیشتر کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وی Wangdi بیان می کند، با خرید مجدد بار recombine، relevantly می تواند بیشتر کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Our country adopted mental compensation relevantly late.
[ترجمه گوگل]کشور ما جبران روانی را با تأخیر اتخاذ کرد
[ترجمه ترگمان]کشور ما یک خسارت روانی را به تاخیر انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشور ما یک خسارت روانی را به تاخیر انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. As above, the author puts forward a relevantly improvement opinion.
[ترجمه گوگل]همانطور که در بالا، نویسنده یک نظر بهبود مرتبط ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]همانطور که در بالا ذکر شد، نویسنده دیدگاه بهبود relevantly را مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همانطور که در بالا ذکر شد، نویسنده دیدگاه بهبود relevantly را مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Within the north structure block, with the influence of the thin seam thickness, the thickness of the structure coal seam was relevantly thin.
[ترجمه گوگل]در بلوک سازه شمالی، با تأثیر ضخامت درز نازک، ضخامت درز زغال سنگ ساختار نسبتاً نازک بود
[ترجمه ترگمان]در بلوک ساختاری شمالی، با نفوذ ضخامت رگه نازک، ضخامت رگه ذغال سنگ ساختار بسیار کم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بلوک ساختاری شمالی، با نفوذ ضخامت رگه نازک، ضخامت رگه ذغال سنگ ساختار بسیار کم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This text puts forward in acquaint with with harmonize relevantly of related theories foundation harmonious degree and the oil ground relation the diapason a theories.
[ترجمه گوگل]این متن در آشنایی با هماهنگی مربوط به نظریه های مرتبط با درجه هماهنگ پایه و رابطه زمین نفتی نظریه های دیاپازون را مطرح می کند
[ترجمه ترگمان]این متن در آشنا کردن با هماهنگ کردن relevantly نظریه های مرتبط با درجه هماهنگ و رابطه زمین نفتی با تیوری ها مطرح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این متن در آشنا کردن با هماهنگ کردن relevantly نظریه های مرتبط با درجه هماهنگ و رابطه زمین نفتی با تیوری ها مطرح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. As one of the format contracts, the lottery contract should be restricted relevantly.
[ترجمه گوگل]به عنوان یکی از قراردادهای قالب، قرارداد قرعه کشی باید به طور مرتبط محدود شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان یکی از این قراردادها، قرارداد لاتاری باید محدود شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یکی از این قراردادها، قرارداد لاتاری باید محدود شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The turnover rate of the account due is shouldered relevantly with financial crisis.
[ترجمه گوگل]نرخ گردش حساب سررسید مربوط به بحران مالی است
[ترجمه ترگمان]میزان گردش مالی حساب به علت relevantly با بحران مالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میزان گردش مالی حساب به علت relevantly با بحران مالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید